میا کوتو، نویسنده اهل موزامبیک، روز ۵ ژوییه ۱۹۵۵ در بیرا، شهری ساحلی در مرکز موزامبیک، زاده شد. نام حقیقی او António Emílio Leite Couto است. وی یکی از ستایششدهترین نویسندگان آفریقایی است که برنده جوایز معتبر ادبی نیز شده است. وی اخیرا از سوی دانشگاه ایالتی Júlio de Mesquita دکترای افتخاری دریافت کرده است.
کوتو که خبرنگار و نویسنده است، بیش از پانزده کتاب منتشر کرده است، که اغلب رمان هستنند. وی در این رمانها هویت فرهنگی آفریقایی را بررسی می کند. چکیده ای از گفتگوی مرا با کوتو اینجا می خوانید.
شما در سال ۱۹۷۴ و زمانی که موزامبیک در راه کسب استقلال خود بود، کار خبرنگاری را آغاز کردید. خبرنگاری در آن دوران چگونه بود؟
همه چیز متفاوت بود؛ کشور، رسانه ها، خبرنگاران و فضای ملی و بین المللی. من به دلیل علاقه ام و همچنین به دلیل حس وظیفه خبرنگار شدم. آموختم چگونه روزنامه نویسی کنم. برای من پدیده تازه ای نبود چون پدرم هم خبرنگار بود و برادر بزرگترم هم روزنامه نگار بود.
وقتی به روزنامه تریبونا پیوستم، همراه تعدادی خبرنگار جوان و تازه کار دیگر بودم، در فضایی که تحت تاثیر شاعر بزرگی بود به نام Rui Knopfli. ما حس می کردیم وظیفه ای داریم، مسئولیت سیاسی داریم.
اتاق خبر جایی بود که همه روز می خواستیم آنجا باشیم و هدفی ملی برای جنگیدن داشتیم. انگیزه و هیجانی برای انقلاب اجتماعی که پیرامونمان در حال شکل گیری بود، در ما ایجاد شده بود. آن نیرو را با شرایط امروز نمی توانم مقایسه کنم.
چه چیزی سبب شد که خبرنگاری را رها کنید و بر نویسندگی متمرکز شوید؟
خبرنگاری برای من مثل یک مدرسه بود. آموختم چگونه این کشور بزرگ را تحلیل کنم و با تنوع و پیچیدگی آن آشنا شوم. در عین حال مشغول مصاحبه کردن با مردم و تهیه گزارش بودم و می توانستم از این راه با حکایت آنها آشنا شوم و از همان زمان به ادبیات نیز علاقمند شدم. به روحیه انقلابی و شورى که مرا بر آن داشت تا به خبرنگاری وارد شوم، هنوز معتقدم.
اکنون بیش از سی سال است که از زمانی که خبرنگاری را رها کردید، می گذرد. فکر می کنید طی این مدت خبرنگاری تغییر کرده است؟
تغییرات ژرفی در خبرنگاری جهانی ایجاد شده است. دیدن برخاستن رسانه های مستقل در موزامبیک خوب بوده است. برخی ممکن است با استفاده از واژه مستقل مشکل داشته باشند اما حتی اگر همه این رسانه ها مستقل نباشند، تنوع و گونه گونی آنها و بررسی مطالب از دیدگاه های مختلفی که به آن می پردازند، خوب و کارآمد است.
به نظر من قلب خبرنگاری که گزارشگری و خبرنگاری تحقیقی است، دچار عقبگرد شده است. بیشتر برنامه های رادیویی و تلویزیونی به دیدگاه و تفسیر اختصاص دارند حال آن که مردم و مخاطبان حق دارند ابتدا از رویدادها آگاه باشند و بعد نظر و تفسیر دیگران را در مورد آنها بشنوند. تعدد نظرات سبب می شود که گاه اصل خبر در محاق بماند.
مطلب دیگری از وبسایت ما را در مورد خبرنگاری در موزامبیک اینجا بخوانید.
طی سالهای اخیر خبرنگاری در سراسر جهان توسط کاربران اثرگذار شبکه های اجتماعی (اینفلوئنسرها)یی که خود را ناشران نوین می دانند، و توسط اطلاعات جعلی یا غلط، به چالش کشیده شده است. نظرتان در این خصوص چیست؟
به نظر من ایده ها و مباحث محتوای ضعیفتری یافته است. افکار دیگر مفید یا نقادانه مطرح نمی شوند. عدم تساهل و تسامح و قطبیت سیاسی به پیکر خبرنگاری آسیب زده و جستجو در پی حقیقت را با وحشت و ارعاب همراه کرده است.
سیاستگران پوپولیست برعرصه سیاست جهان چیره شده اند و همراه خود آماجی از اخبار دروغین و ساختگی را آورده اند. دیکتاتورها از این محیط بهره می برند. دیگر هیچ کس به اسباب و ریشه های واقعی یک پدیده اجتماعی اهمیتی نمی دهد و همه تنها می خواهند بدانند در هر رویداد یا ایرادی مقصر کیست.
آزادی مطبوعات در موزامبیک به جوانی دموکراسی در این کشور است. آیا این آزادی اثرگذار است؟
به طور رسمی اثرگذار است اما خود كارلوس کاردوسو و دیگرانی که قربانی شدند تحت همین شرایط آزادی جان خود را از دست دادند. برخی دیگر از آنها هم تهدید و ارعاب شدند. در بسیاری از مواقع تنبیه و مجازاتی برای کسانی که به ارعاب و تهدید خبرنگاران می پردازند، در کار نیست. صنعت خبرنگاری قوانینی را دیکته می کند که به هیچ وجه دموکراتیک نیستند.
به عنوان نمونه پوشش خبری هنر و فرهنگ و پوشش خبری حقوق مدنی در بیشتر روزنامه ها و مجله ها و در برنامه های رادیویی و تلویزیونی اندک شده است.
Carlos Cardoso خبرنگاری بود که در سال ۲۰۰۰ کشته شد. او در موزامبیک به عنوان نمادی از خبرنگاری تحقیقی شناخته می شود. در مورد خبرنگاری تحقیقی امروز و خشونتی که متوجه خبرنگاران است، چه می اندیشید؟
به نظر من این نوع خبرنگاری در اغلب کشورها دوام نیاورده است. ترس برنده شده است. پس از سالها تهدید به دنبال هرتلاشی برای انجام کار خبرنگاری تحقیقی، دوام آوردن برای خبرنگاری دشوار است. مدت هاست که مطلب تحقیقی خوبی در رسانه های موزامبیک نخوانده ام. آنچه برای ما مانده، تنها رسانه های عمده ای مثل بی بی سی و الجزیره است. با این وصف، می بینید که حتی آنجا هم مجال حرکت و رشد برای خبرنگاران اندک است.
توصیه تان به خبرنگاران جوان چیست؟
به حقیقت احترام بگذارید و تحت هر شرایطی از آن دفاع کنید. اجازه ندهید کسی شما را بخرد. خبرنگاری باید دوباره نقش خود را در ساختن جهانی بهتر به دست آورد.
تصویر از Fundação Fernando Leite Couto.
این مطلب بدواُ در وبسایت پرتغالی ما منتشر شد. ترجمه آن به انگلیسی توسط Priscila Brito انجام شده است.