چهار توصیه برای خبرنگارانی که در پی نوآوری در کشورهایی هستند که قوانین سخت سانسور دارند. این مطلب بر اساس تجربههای جان کلوور John Kluver نوشته شده که دورهی فرصت مطالعاتی نایت را از طرف مرکز بینالمللی خبرنگاران، ده سال پیش در روسیه گذرانده و اکنون مشغول گذراندن این دوره در قزاقستان است:
من در تلویزیون قزاقستان که با هزینهی دولت اداره می شود، به عنوان مشاور و مربی کار می کنم. هدف اولیه این تلویزیون این است که صددرصد برنامههایش را به زبان قزاقی تهیه و پخش کند. خبرنگاری که در آمریکا مشغول کار است با خبرنگاری که در قزاقستان کار می کند، بسیار متفاوت است. در قزاقستان، کار اصلی یک خبرنگار آن است که بلندگو یا پخش کننده نظرات دولت باشد.
سازمان خبرنگاران بدون مرز به قزاقستان از میان ۱۸۰ کشوری که در فهرست آزادی مطبوعات آن قرار دارند، رتبه ۱۶۰ می دهد و آن را در جایگاهی پایین تر از مصر، عراق، و روسیه می گذارد. این تابستان، قزاقستان شاهد یک حملهی تروریستی و اعتراضات شدید مردمی بود، به این دلیل بعضی خبرنگارانی که من اینجا با آنها صحبت کردهام، می گویند دولت بیش از زمانهای عادی زیرفشار است. در ماه اکتبر، رئیس اتحادیهی خبرنگاران قزاق و پسرش به جرم فرار از مالیات و ارتشاء به زندان محکوم شدند. هر دو نفر، این اتهامات را رد کردهاند و می گویند با انگیزهی سیاسی علیه آنها پرونده سازی شده است.
در مورد سانسور دولتی، به اختلافات مهم اولویت بدهید (بر سر هر چیزی دعوا نکنید)
به عنوان خبرنگاری که دورهی فرصت مطالعاتی نایت را در مرکز بینالمللی خبرنگاران گذرانده، وظیفهی من آن است که خبرنگاران تلویزیون قزاقستان را آموزش دهم و حداکثر سعی خود را بکنم تا ایدههایم را برای بهبود تهیهی گزارش و گردآوری خبر به اشتراک بگذارم. از زمان آغاز این فرصت مطالعاتی، به تهیهی دو گزارش کمک کردهام و سعی کردهام که به تصویربرداران یاد بدهم تا هنگام فیلمبرداری خلاقتر و متهورتر باشند. در حال حاضر مشغول معرفی Facebook Live به صفحه فیس بوک این تلویزیون هستم. (این، قابلیت تازه فیس بوک است.)
این، دومین باری است که برای یک ایستگاه تلویزیونی در اتحاد شوروی سابق کار می کنم. یک دهه پیش، موافقت کردم که به عنوان خبرنگار برای Russia Today کار کنم. آن موقع، این شرکت تلویزیونی تازه شروع به کار کرده بود، و به من اطمینان داده بودند که می خواستند این شبکه مستقل باشد و از من خواستند به آنها کمک کنم تا شبیه BBC بی بی سی یا CNN سی ان ان شوند. البته، امروز، این ایستگاه تلویزیونی تحت کنترل کرملین است.
این از سادگی من بود که باور کردم این تلویزیون واقعاً می خواست مستقل باشد. با سیستم، و با سانسور مبارزه کردم. از همکاران روس خودم خواستم تا به من کمک کنند که گزارشهایی را طراحی کنم که ممکن بود آنها را به دردسر بیاندازد. باعث اخراج کسی نشدم، اما باعث نگرانی عدهای شدم. بعضی همکارانم پشت درهای بسته، یا به حالت پچ پچ با من حرف می زدند. کار کردن در تلویزیون Russia Today عجیب و غریب، کلافه کننده و ناراحت کننده شد. برای همین استعفا دادم.
از این به بعد، قصد دارم درسهایی را که از کار در Russia Today گرفتم در Kazakh TV به کار بگیرم.
راه هوشمندانه تر
اینها، نصیحتهای من برای خبرنگارانِ حرفهای است که به تهیهی گزارش از فضاهای باز عادت دارند اما سر از محیطهای بستهی در می آورند که به شدت کنترل می شود:
۱. به یاد داشته باشید که هر وقت بخواهید می توانید بروید. برای همکاران قزاق من، اینجا خانهشان، گذشته و آیندهشان است. آنها قدر، احترام و امنیت شغلی یک کار خوب را در یک کشور بسیار فقیر می دانند.
اما زندگی خوبی در آمریکا در انتظار من است. اجازه ندارم هیچ کس را در خطر اخراج قرار دهم. در نهایت، هدف نهایی من آن است که با خبرنگاران کار کنم تا گزارشهایی تهیه کنیم که بتواند به شیوهای بهتر، جامعهی آنها را تحت تاثیر قرار دهد و آگاه سازد، بدون آن که به دولت بهانه بدهد که آنها را سانسور یا تعطیل کند.
۲. روی آدم ها تمرکز کنید. برای همه همکارانتان وقت بگذارید و به آنها توجه کنید و با همه، با احترام رفتار کنید. من سعی می کنم خیلی خودم را درگیر و کلافه گزارشهای خبری جهتدار این نوع ایستگاههای خبری نکنم و به جای آن، تمرکزم بر پیدا کردن آدمهای پرانرژی و کنجکاوی باشد که مشتاقند داستانهای بهتری تعریف کنند. بزرگترین اشتباه من در Russia Today این بود که بیش از حد بر سیاست تمرکز کردم و به اندازهی کافی به آدم ها توجه نکردم. تصمیم گرفتهام برعکسِ این کار را در قزاقستان انجام دهم.
۳. شوخ طبع باشید. اگر انتظارم این باشد که اینجا کارها مثل آمریکا پیش برود، دیوانه می شوم. من اهل شهر کوچکی در صحرای آریزونای آمریکا هستم، اینجا بودن و کار کردن با این خبرنگاران در این محیط دیوانه، فوق العاده است و سرشار از لحظات خندهآور است. سعی می کنم این موضوع را به خاطر داشته باشم و تا جایی که می توانم، به خودم بخندم.
۴. تاریخ و فرهنگ محلیِ جایی را که هستید، یاد بگیرید. قزاقستان سختیهای بسیار کشیده؛ در نیمهی قرن بیستم، هزاران نفر درآن کشور کشته شدند و محیطِ زیست آن کشور نابود شد. زندگی عادی بدون مصیبت، برای مردمی که در جمهوریتهای اتحاد شوروی سابق زندگی می کنند، مثل کالای لوکس است. آنها برای ثبات و آرامش ارزش قائلند.
تاریخ و تجربهی این مردم چیزی است که من به عنوان یک خارجی هرگز کاملاً درک نخواهم کرد، یعنی نمی توانم کاملاً درک کنم که چرا مردم و دولت این گونه عمل می کنند که امروزه عمل می کنند.
انتشار تصاویر با اجازه John Cluver، که دوره فرصت مطالعاتی نایت را در مرکز بین المللی خبرنگاران می گذراند.