امسال برای نشریات فرانسوی از نظر فروش سال دشواری بوده است. یکی از دو نهاد عمده مسئول نشر مجلات در فرانسه با بدهی عمده و اعتصاب کارکنانش مواجه شد. اما به رغم این چالش ها دوماهنامه Society با انتشار داستان یک پرونده جنایی که پنج سال روی آن کار کرده بود، رکورد فروش نشریات فرانسوی را شکست. داستان این پرونده در دو بخش منتشر شد.
خبرنگاران نشریه سوسایتی به بررسی پرونده ناپدید شدن Xavier Dupont de Ligonès که در سال ۲۰۱۱ مفقود شد، پرداختند و روی آن کار خبرنگاری تحقیقی انجام دادند. او در سال ۲۰۱۱ پس از کشتن همسرش، چهار فرزندش و سگ خانواده ناپدید شد. این خبرنگاران موفق شدند از رابطه مسموم وی با همسرش، بدهی های وی، و اثر ناپدید شدنش او بر دو دوستش پرده بردارند.
این داستان مخاطبان بسیاری را مسحور کرده و شماری فیلم و سریال نیز بر اساس آن ساخته شده است. نشریه سوسایتی پیش بینی کرده بود که گزارش این پرونده هواداران بسیاری می یابد و سبب خواهد شد که حدود هفتاد هزار نسخه فروش کند، یعنی دو برابر میزان معمول فروش آن.
گزارش تحقیقی روی پرونده آقای دوپون در ۷۷ صفحه منتشر شد و در نهایت ۴۰۰ هزار نسخه فروخت. برآورد شده که حدود پنج میلیون نفر گزارش این مجله را پیرامون این پرونده خوانده اند.
زمان مطلوب انتشار
زمان انتشار این گزارش ایده آل بود. نیمه های تابستان، فرانسوی ها از اخبار کرونا خسته شده بودند. آمار نشان می دهد که ۷۴ درصد از کل پوشش خبری رادیو و تلویزیون بهار و تابستان در فرانسه مختص کووید -۱۹ بود.
طی نخستین هفته ماه سپتامبر، آمار نشان داد که ۵۶ درصد مخاطبان معتقد بودند پوشش خبری کرونا اضطراب آور تلقی می شود. وقتی از آنها پرسیده شد که آیا این اخبار به شدت نگران کننده اند یا نه، ۴۵ درصد آنها پاسخ مثبت دادند و هنگامی که از آنها سوال شد آیا تصور می کنند که این پوشش خبری شیوع کرونا را فاجعه آمیز تلقی می کند یا نه، ۲۸ درصد آنها گفتند بله.
مردم آماده و مشتاق تغییر بودند. مجله سوسایتی قصد داشت گزارش خود را از پرونده جنایی در ماه آوریل منتشر کند اما تا تابستان صبر کرد و انتظارش نیز نتیجه داد. داستان به شکل رمان کوتاه نوشته شده بود.
تبلیغ برای داستان
از انتشار نخستین شماره آن در سال ۲۰۱۴، سوسایتی در موارد گوناگون گزارش های جنایی منتشر کرده و به خوانندگان وفادارش اتکا کرده تا این داستان ها را بخوانند و همرسانی کنند. پس از انتشار نشریه، سردبیران و خبرنگاران آن با اتکاء به شبکه های اجتماعی به تبلیغ برای آن پرداختند و از هشتگی که در ابتدای مفقود شدن دوپون انتشار یافته بود، استفاده کردند.
در پی آن، فروش این دوماهنامه رکورد شکست و در سراسر فرانسه با استقبال فراوان مواجه شد. ناشران مجله ابتدا از این استقبال گسترده هیجان زده شدند اما بعد با چالش بازچاپ روبه رو شدند، هرچند در نهایت بر آن غلبه کردند و موفق شدند به اندازه استقبال مجله چاپ کنند و برای فروش عرضه کنند.
نسخه های این دوماهنامه در وبسایت ایی بی تا سقف نزدیک به پانصد یورو فروش رفت، در حالی که قیمت تک فروشی هر مجله فقط چهار یوروست.
برای کمک کردن به مخاطبان، مجله سوسایتی فهرستی از دکه هایی را که همچنان موجودی داشتند، منتشر کرد. گزارشی نشان می دهد که بین پانصد و هزار نفر روزانه به دنبال دکه ای بودند که مجله را داشته باشد.
مدتی کوتاه پس از آن، هشتگی پیرامون کمیاب شدن مجله در شبکه های اجتماعی منتشر شد و کاربران به طنز نوشتند که یافتن مجله مشکل تر از یافتن دوپون است (مردی که ناپدید شدنش موضوع گزارش مجله و سبب اشتیاق خوانندگان به یافتن و خواندن آن بود.)
روایت پرونده های جنایی در نشریات و اثرگذاری آنها در جامعه
برخی منتقدان معتقدند که نشریات نباید به موضوعاتی بپردازند که عامه پسندند یا چندان جدی و عمیق نیستند. اما اروه بروسینی که خبرنگار باسابقه فرانسوی است، می گوید اگر مطلبی توجه مردم را جلب کرده و برای آنها مهم یا جالب است، چرا باید در نشریات نادیده گرفته شود؟
داستان های واقعی پرونده های جنایی از دیرباز، از بیش از یکصد سال پیش، در فرانسه محبوب بوده است. اما برخی خبرنگاران داستان های جنایی می ساختند تا روایت های جذابتری از آن بنویسند و خواننده بیشتری داشته باشند.
گزارش هایی که از فرانسه می رسد، حاکی از آن است که روایات جنایی بر رابطه خوانندگان با مطبوعات اثر می گذارد. تحلیلگران رسانه می گویند این نوع روایت ها و گزارش ها مخاطبان را با نشریه کاغذی آشنا می کند و وجود و انتشار مطبوعات و دکه های روزنامه فروشی را به آنها یادآوری می کند. این، راهی است برای شکستن سدی که به دنبال محبوبیت شبکه های اجتماعی و رواج استفاده از اینترنت میان مردم و مطبوعات ایجاد شده و فرصتی است برای از نو ساختن رابطه ای مستقیم که مدتی است فقدان آن حس می شود.
تصویر اصلی از آنسپلش، با مجوز Charisse Kenion.