امروز، کار رسانهیی کمتر از گذشته بر عدد و رقم و آمار شمار مخاطبان متکی است. مهمتر آن است که تعداد مخاطبان وفادار، ثابت بماند تا ماموریت و وظیفهی که هر رسانه به عهده دارد، به درستی انجام پذیر باشد و اهداف آن محقق شوند.
امروز، کار رسانهیی مبتنی بر رساندن پیامهای شخصی و متناسب با نیاز مخاطب است و متکی بر آن است که شمار اندک کسانی را بشناسیم که حقیقتا طرفدار نشریه یا خبرنگاران نشریهای هستند و از این راه، به تقویت تواناییهای رسانهیی بپردازیم.
آمار بلند گمراه کننده است
مقالهی در اکونومیست نگاهی به شمار کاربران وبسایت واشنگتن پست انداخته بود و نتیجه گرفته بود که تنها ۱۵ درصد از مجموع نزدیک به ۹۰ میلیون کاربر، دست کم سه بار در ماه به وبسایت نشریهی واشنگتن پست سر می زنند و بقیه کمتر از این تعداد. یعنی کاربران و مخاطبان وفادار واشنگتن پست تنها ۱۵ درصد از کل مخاطبان آن است. ۸۵ درصد دیگر، یا تصادفا از وبسایت سر درآورده اند، یا گاه گاه به آن سر می زنند.
اما داشتن شمار اندک مخاطب ثابت و وفادار، معادل کسب درآمد از آنهاست و همان تعداد اندک و محدود مخاطب ثابت، می توانند به اندازهی شمار بیشتر مخاطبان، برای نشریه درآمدزا باشد.
امید برای ناشران خرد
برای نشریات خبری کوچکتر، راه رسیدن به درآمدزایی بیشتر، به آن بستگی دارد که درصد بالایی از مخاطبان به مخاطبانی بدل شوند که وفادارند و مرتب به وبسایت نشریات سر می زنند.
منطق نقش خبرنگاری بیشتر به عنوان یک خدمت عمومی تا یک تجارت، به آن معناست که ناشران باید در پی جذب مخاطبانی باشند که به ماموریت و کار آنها اعتقاد دارند. حمایت مالی باید بیش از یک ارتباط تجاری صرف، در یک ارتباط احساسی ریشه داشته باشد.
آنچه مورد نیاز است، آن است که نشریات، از بنیادهای گوناگون، نهادهای غیرانتفاعی، و خیریهها حمایت بگیرند که راهبردی است که بسیاری از نشریات در پی گرفته اند.
جلب مخاطبان عمومی در سطح گسترده از عناصر کلیدی دیگری است که به کسب درآمد موفقیت آمیز کمک می کند. جلب توجه و علاقهی مخاطبان در سطح گسترده، عنصر موثری برای جلب کمک مالی آنها یا دست کم، حمایتشان است.
تصویر اصلی از پیکسابی، با اجازهی Pexels.