اطمینان، به ویژه ضرورت اعتماد همگانی به نهادها و منابع خبری، موضوعی فراموش نشدنی است. رهبران امروز جهان با مشکل جلب اعتماد رسانهها مواجهند و به نظر می رسد رویکرد آنها نسبت به رسانهها تغییر کرده است. اما آیا واقعا چنین است؟
یک مطالعه تازه که از سوی بنیاد پژوهشی Kantar منتشر شده، حاکی از آن است که اعتماد به اخبار در حدود هشت هزار مصرف کنندهی خبر در ایالات متحده، بریتانیا، برزیل، و فرانسه تغییر کرده است. یافتههای عمدهی این مطالعه عبارتند از:
یک: سنتهای متعارف رسانههای چاپی و رادیو و تلویزیون نسبت به اتهامات اخبار جعلی مقاوم تر از تریبونهای شبکههای اجتماعی و اخبار دیجیتال هستند.
دو: مصرف کنندگان اخبار به مرور بیشتر مطلب می خوانند و در تعامل با محتوای خبری آگاه تر می شوند و به طور مستقل هم اخباری را که می خوانند مورد راستی آزمایی قرار می دهند.
سه: باور همگانی آن است که اخبار جعلی بر انتخابات اخیر آمریکا اثر داشته اما همچنان معتقدند که وجود خبرنگاری باکیفیت بالا برای دموکراسی اهمیت دارد.
قوت اعتماد مردم به اشکال سنتی و رایج خبر قابل توجه است. ۷۲ درصد رسانهها براساس این مطالعه مورد اعتماد مردم هستند. در عین حال تنها ۳۳ درصد از شبکههای اجتماعی اخباری را که قابل اعتماد مردم است، تولید می کنند. حتی نسخههای چاپی روزنامهها برای اغلب مردم قابل اعتمادتر از وبسایتهای همان رسانههاست.
تاثیر اخبار جعلی
روشن است که اخباری که از راه شبکههای اجتماعی قابل دسترسی است، شکلهای گوناگونی دارد، از به اشتراک گذاشتن سادهی نظرات و اخبار مربوط به موضوعات روز با دوستان گرفته تا مطالعهی مطالبی که توسط خود نشریات خبری تولید می شود و در فضای مجازی قرار می گیرد.
در این مورد هم، اخبار اجتماعی آسیب دیده است. اخبار سنتی هم به هیچ وجه مصون نیست. روزی نیست که دونالد ترامپ به اخبار جعلی اشاره نکند، و طبعا این اشارات اثرات خود را گذاشته است. (نباید از یاد برد که ترامپ این اصطلاح را رایج تر کرد.) در بریتانیا و آمریکا اخبار جعلی بر نتیجهی انتخابات اثر گذاشته است و مردم متوجه این موضوع هستند. در فرانسه و برزیل، این تحقیق حاکی از آن است که مردم متوجه هستند که اخبار جعلی به اندازهی آمریکا و بریتانیا بر روند و نتیجهی انتخاباتشان اثر نگذاشته است.
علت اهمیت این اطلاعات برای نهادهای خبری چیست؟
به ویژه برای نهادهای تازه کاری که می خواهند کارشان را تقویت کنند، و به آن تنوع ببخشند و مسیرهای درآمدزای آن را دیجیتال کنند، جلب اعتماد عمومی بیش از هر زمان دیگری مهم است.
براساس این مطالعه، ۲۹ درصد از پاسخ دهندگان به پرسشهای این تحقیق می گویند طی سال اخیر برای کسب خبر دیجیتال پول حق اشتراک پرداخت کرده اند. درصد کاربرانی که چنین هزینهی را پرداخت کرده اند، برای آنها که به روزنامهها و نهادهای خبری خاصی اعتماد بیتشری دارند، ۴۲ درصد است و ۵۶ درصد کسانی که روزنامه و شکلهای سنتی خبرررسانی را ترجیح می دهند، طی هفتهی قبل از انجام این تحقیق، روزنامه خریده اند.
رابطهی میان اعتماد و درآمد زایی ورای آبونمان مخاطبان می رود و به اثرگذاری تبلیغاتی می رسد. بر مبنای گزارش کانتار Kantar، اعتماد ممکن است فراتر از شکلهای سادهی سنجش و اندازه گیری باشد و یک بعدی نباشد.
در این حال، تحقیقی که نهادی به نام TGI Clickstream انجام داده، نشان می دهد که ۶۵ درصد از کاربران بریتانیایی خبر می گویند که میزان اعتمادشان به آگهیها و تبلیغاتی که در وبسایتهای مورد علاقه و اعتمادشان منتشر می شود، اعتماد بیشتری دارند.
طی چند سال اخیر، رابطهی میان ناشران خبر و تریبونهای اجتماعی به شدت پیچیده شده است. شرایط کنونی و درآمد فزایندهی فیس بوک و گوگل از آگهی، شیوهی توزیع اخبار را پیچیده تر کرده است. دو سوم خوانندگان خبر می گویند به نهاد خبری که خبرشان را از آن می گیرند، توجه می کنند. اما یک سوم بقیه، چنین توجهی ندارند، و همین، تشخیص اخبار نادرست یا جعلی را از اخبار صحیح دشوارتر می کند.
اریک اشمیت، مدیر عامل پیشین گوگل و مدیر کنونی شرکت آلفابت در سال ۲۰۰۹ طی سخنرانی در یک دانشگاه گفت: «در جهانی که مملو از شبکههای گوناگون است، اعتماد، مهمترین و ارزشمندترین ارز رایج است.»
نزدیک به یک دهه بعد، این گفتار همچنان درست و معنادار است. در دنیای امروز، اعتماد، نیاز حیاتی یک جهان مادی و پرتنش است و انتظاری است که این جهان و مصرف کنندگان خبر آن، از ناشران خبر دارند.
تصویر اصلی از فلیکر با مجوز Nicolas Alejandro.