طی ۱۲ سال اخیر که من در اتاقهای خبر کار کردهام، به نظر می رسد که در سه سال گذشته تحولات و تغییرات در این زمینه، بیش از تمام نُه سال قبل از آن بوده است.
با خیزش فنآوریهای جدید و تریبونهای همرسانی، تعداد بیشتری از اتاقهای خبر فعال شدهاند و به نهادهای چند رسانهیی خبری تبدیل شده و وبسایت و موبایل را با تلویزیون و رسانههای چاپی تلفیق کردهاند.
البته در ابتدا عدهای این فن آوریهای تازه را به تمسخر گرفتند (از جمله بعضی خبرنگاران قدیمی مطبوعات که هنوز فکر می کنند اخبار تلویزیون قرار است دچار تحول عمدهای شود). بنابراین دلگرم کنندهاست که می بینیم توییتر و فیسبوک (و برای خبرنگاران جوانتر، اینستاگرام و اسنپچت)، اکنون به عنوان ابزار تهیهی گزارش پذیرفته شدهاند.
این به آن معنا نیست که درک گستردهای از نحوهی استفاده از این ابزار وجود دارد. یک روزنامه یا کانال تلویزیونی عادی را درهند در نظربگیرید (کشوری که من در آن فرصت مطالعاتی گوگل را از سوی مرکز بینالمللی خبرنگارن می گذرانم یعنی دوره ICFJ Google Fellow را). عمدتا، وبسایتهای خبری در این کشور روزانه بیش از ۴۰۰ گزارش منتشر می کنند، که یا از خبرگزاریها می گیرند یا توسط خبرنگاران خودشان تهیه می شود. اگر این را در مقیاس روزانهی ملی در نظر بگیریم، تعداد گزارشهای که به سرویس اخبار ملی می رسد احتمالا حدود ۵۰۰۰ گزارش در روز است. این همه گزارش چطور ممکن است در یک روزنامه جای بگیرد؟
با توجه به مقدار محتوایی که نهادهای خبری منتشر می کنند، یک سردبیر شبکهی اجتماعی چگونه می تواند تصمیم بگیرد که کدام گزارشها ارزش تبلیغ کردن در شبکههای اجتماعی را دارند؟
در هر روز، به طور متوسط، حدود ۸۰ درصد از مراجعهی مخاطبان به یک وبسایت خبری برای خواندن ۲۰ درصد گزارشهای آن است، دست کم بر اساس آنچه من طی کارم دیدهام. پس اتاقهای خبر و خبرنگاران چگونه می توانند حداکثر استفاده را از حضورشان در شبکههای اجتماعی ببرند؟ چند راهنمایی:
۱. آزمون:
حتی مطلبی به سادگی یک تیتر یا تصویر در فیسبوک یا متنهای توضیح در کنار توییتهایتان می تواند سبب واکنش بیشتری از سوی مخاطبانتان شود. تغییرات جزئی می تواند تعیین کنندهی آن باشد که آیا گزارش شما صد کلیک خواهد گرفت یا فقط پنج تا. CoSchedule ابزار فوق العادهای دارد که به شما امکان آن را می دهد که دریابید کدام تیترهایتان ممکن است با واکنش بیشتری در شبکههای اجتماعی همراه شوند.
۲. به اشتراک بگذارید و منتظر بازخورد باشید:
واهمهای ناگفته وجود دارد که شبکههای اجتماعی به ویژه فیسبوک، سرگرم کننده هستند و به اندازهی کافی جدی نیستند، در نتیجه پُست کردن محتوای که می خواهید و دیدن واکنشی که می گیرد، راه درستی برای دریافت بازخورد است. این اشتباهی محض است. نهادهای خبری و خبرنگاران در صورت تعامل با دنبال کنندگانشان بیشتر نتیجه خواهند گرفت تا پُست کردن مکانیکی و بی تدبیر. از این روست که ویدیوهای زنده و نظرسنجی و پستهایی که منفعلانه بر شبکههای اجتماعی گذاشته می شوند، برای حضور و فعالیت شما در این شبکهها، کشندهاند. کانالهای ارتباطیتان را باز بگذارید و آمادهی شگفت زده شدن باشید.
۳. تحلیل و باز تحلیل:
اغلب شبکههای اجتماعی آمار بازدیدکنندگان را به شما به شکلی که قابل فهم و ساده است، ارائه می دهند. (توییتر این کار را برای هر حساب کاربری به شکل جداگانه انجام می دهد، و فیسبوک این کار را برای صفحات کاربری می کند.)
از این راه می توانید اطلاعاتی را در این مورد پیدا کنید که مخاطبانتان چه زمانی بیشترین میزان فعالیت را دارند، کدام پستها بیشترین توجه را دریافت کردهاند، و متنفذترین دنبال کنندگانتان چه کسانی هستند. هریک از این موارد را به دقت زیر نظر بگیرید. طی مدت کوتاهی خواهید فهمید که زمان مناسب برای پُست کردن گزارشهای که همراه با ارائهی نظر و عقیده همراه است، کَی است، چه وقت باید ویدیو یا عکس همراهِ گزارش را منتشر کرد، چند کلمهی کلیدی را برای تعامل بیشتر پیدا کنید، و بالاخره، از چه کسانی باید نام ببرید (چه کسانی را باید tag تگ کنید) تا به شکل طبیعی بتوانید به تعداد مخاطبانتان بیافزایید.
هیچ یک از اینها منبای علمی ندارد. همهاش آزمون و خطاست. با این حال، داشتن رویکردی ظریفتر نسبت به شبکههای اجتماعی، رویکردی که در پی به دست آوردن نتیجهای خاص و جهت دار باشد- بیش از این که فقط هدفتان این باشد که همه مقالاتتان را در شبکههای اجتماعی تبلیغ کنید- آن وقت است که این رویکرد، به تعامل بهتر می انجامد و زمانی را که خبرنگاران صرف شبکههای اجتماعی می کنند، مفیدتر و سازندهتر خواهد کرد.
تصویر اصلی از فلیکر، با مجوز Jason Howie.