کریستوفر گس Christopher Guess فرصت مطالعاتی نایت را در مرکز بین المللی خبرنگاران گذرانده است. او اینجا، در مطلبی که نوشته، توضیح می دهد که چرا تکنولوژی داده نگاری هرگز جای مهارت های اصیل و قدیمی خبرنگاری را نخواهد گرفت. این مطلب را بخوانید:
ین روزها در دنیای خبرنگاری اگر کسی بخواهد مطابق مد روز عمل کند، باید در رزومه اش بنویسد داده نگار است. داده نگاری است که جایزه پولیتزر می برد و دیکتاتورها را سرنگون می کند، اما تمرکز بر داده به تنهایی، به شدت به زیان خوانندگان و نویسندگان است.
داده نگاری این روزها ورد زبان همه شده و در رأس جستجوی کار است، طی ده سال اخیر داده نگاری قاعده بازی را در پژوهش و تجسس تغییر داده. این روزها دانشکده خبرنگاری دانشگاه کلمبیا برنامه های نرم افزار پایتونPython را به دانشجویان تحصیلات تکمیلی درس می دهد. اینها همه اتفاقات خوبی هستند. اما داده نگاری بیش از اندازه تبدیل به راه حل مدرن برای همه مشکلات خبرنگاری شده است.
برای مثال فیلم خبرنگاری افشاگر Spotlight را که برنده اسکار هم شد، در نظر بگیرید. (ناگفته نماند که من خیلی از این فیلم خوشم آمد، سه بار دیدمش و یک مهمانی هم در سارایوو برای همکارانم گرفتم که با هم این فیم را ببینیم.)
در این فیلم صحنه ای هست که آرشیو روزنامه بوستون گلوب را نشان می دهد که در دل ساختمان روزنامه است و پشت دستگاه های چاپ. چهار شخصیت اصلی فیلم متوجه می شوند که به نظر می رسد رابطه ای بین آزار جنسی کشیشان و بهانه برای مرخصی گرفتن آنها وجود داشته است. این صحنه به خوبی نشان می دهد که تئوری را که این خبرنگاران با حس مسئولیتی که داشتند، می خواستند ثابت کنند، چقدر بزرگ و گسترده بود.
اما آنچه در این لحظه توجه مرا جلب کرد، چند دقیقه بعد از این صحنه فیلم بود. کارگردان مونتاژ کوتاهی از صحنه ای را نشان داد که این خبرنگاران به دفاتر کلیساها مراجعه کردند و یک یک اسم ها را خط به خط خواندند و با خط کش از یک خط به خط دیگر رفتند و یادداشت دستی برداشتند.
صحنه بعدی نشان می دهد که خبرنگاران همه این اطلاعات را در یک جدول اکسل Excel وارد کردند.
در دوران مدرن امروز، متن پایتونPython ی که تهیه آن ۱۵ دقیقه طول می کشد همان کاری را انجام می دهد که برای آن خبرنگاران تجسسی چند روز یا حتی یک هفته طول می کشید. حاصل کار هم یکی خواهد بود: جدولی شامل نام و نشانی همه متهمان.
توانایی نوشتن این برنامه کوچک کامپیوتری شگفت انگیز است و در ساعت ها وقت و تلاش فردی صرفه جویی می کند. همه می توانند زودتر به خانه و خانواده شان برسند و وقت بیشتری با آنها بگذرانند. مشکل این است که این روزها بخش دوم فیلم که بخشی است که سردبیر روزنامه وقت می گذارد و تحقیق می کند و خبرنگاران را به در خانه ها می فرستد تا مصاحبه پشت مصاحبه بگیرند، اغلب فراموش می شود. بیشتر اوقات اگر چیزی در جستجوی گوگل پیدا نشود، فرض می شود که وجود ندارد.
هیچ کس وقت نمی گذارد که مثل یکی از خبرنگاران این داستان، به دفتر وکیلی برود و سه ساعت در اتاق انتظار بنشیند. آدم ها حتی برای نوشتن رزومه شان هم این قدر وقت نمی گذارند. به جای آن، از نمودار و لیست مبهمی از آشنایانی که دارند، استفاده می کنند. موقع تهیه گزارش هم، اصل داستان فراموش می شود و خواننده می ماند و اسامی پراکنده افراد و کمپانی ها.
من مخالف پیشرفت نیستم. متقاعد شده ام که تکنولوژی فعلاً می تواند بعضی نکات را روشن کند اما نمی تواند اصل کار تهیه گزارش را انجام دهد. خبرنگاران تجسسی هنوز با پی گیری و تحقیق و مصاحبه و یادداشت برداری است که می توانند پرده از مسائل پیچیده بردارند و در نهایت گزارش خود را بنویسند.
برای چکش، هر چیزی میخ است، اما برای یک خبرنگار، هر چیزی نباید نمودار (منحنی) یا graph باشد.
بعضی ها از International Consortium of Investigative Journalists یا کنسرسیوم بین المللی خبرنگاران تجسسی به خاطر نگهداشتن اطلاعات اسناد پاناما Panama Papers و کامپیوتری نکردن همه داده های آن انتقاد کرده اند. به نظر من این کنسرسیوم فهمیده چه کاری لازم است انجام دهد تا ورای خود این اسناد، به این پرونده جانی ببخشند. آنها می دانستند که خبرنگاران محلی با درک، ارتباطات، و منابع محلی که دارند، می توانند محتوی و مفهومی به این پرونده بدهند که هیچ گاه فقط با اعداد، میسر نمی شود.
ارزش ها و روش های قدیمی هنوز هم به اندازه گذشته مهمند. در واقع، حتی بیشتر از گذشته. دیدن و درک محتوای ماجرا در میان سروصدا، به آموزش، مهارت و بی خوابی فراوان نیاز دارد.
تصویر اصلی از فلیکر با مجوز M M.