عکس بیش از یک عنصر زیباسازی است. عکس در روایت بهتر داستان به ما کمک می کند و قادر به تامین اطلاعات است: از مستندسازی وقایع خبرساز گرفته تا اثبات کشفیات علمی و اثرهای فجیع جنگ و رویدادهای طبیعی.
گزارشهایی که همراه عکس منتشر می شوند، اثرگذاری بیشری دارند و توجه مخاطب را بیشتر جلب می کنند. عکس به سرعت ظاهر می شود و سبب افزایش تعامل در شبکههای اجتماعی می شود. از آنجا که عکس منبع اطلاعات تصویری است، با مانع زبان برای انتقال صوتی یا خواندنی مطلب یا خبر مواجه نیست.
شاید مهمترین ویژگی عکس آن باشد که می تواند در مخاطبان احساسات قوی ایجاد کند و به شیوهی در خاطر آنها بماند که جایگاه ویژهی تاریخی رویدادهای گوناگون را رقم بزند و ثبت کند.
اما عکس می تواند دروغ هم بگوید و گمراه هم بکند. برخی از این نوع عکسهای گمراه کننده دستکاری دیجیتالی می شوند اما در بعضی موارد، زاویهی عکس برداری یا پیام سیاسی عکاس به گونهی است که عکس را از حالت اصیل خود دور می کند و زاویهی دید یا بینش خاصی را القا می کند.
این نوع نگرش سیاسی همراه با تبلیغات، سبب شده که عکسهای ما را وارد مرحلهی تازه از عصر تازهی بکنند که مخاطب خبر را به ورای واقعیتها می برد.
در عکس بالا، جابهجایی تصویر چهرهی مرد، مسیر طبیعی سایهها را به هم زده است. آیا می توانید متوجه این تفاوت شوید؟ عکس از: Cognitive Research: Principles and Implications.
بله، تصاویر خبری هم مثل همه انواع دیگر تصاویر ساختهای از واقعیتها هستند. اما اغلب خبرنگاران تلاش می کنند به بهترین شیوه و با کمترین دستکاری، عینیت واقعیات را به نمایش بگذارند. تعداد عکاسان و خبرنگارانی که با دستکاری تصویر، به دستکاری واقعیت دست می زنند، بسیار اندک است. علاوه بر آن، اخلاق حرفهیی خبرنگاری به روشنی حکم کرده است که عکس نباید به هیچ وجه واقعیت را تحریف کند، موضوعات را به نحو نادرستی عرضه کند، یا تماشاگران را به اشتباه بیاندازد یا گمراه کند.
پرسش عوام (مخاطبان) اغلب حلقهی گُمشدهی چرخهی خبر است. به ویژه از آن روی که امروزه، الگوریتمهای کامپیوتری هستند که کار دستکاری و تغییر دیجبتال عکسها را انجام می دهند و ابزار ویرایش و تدوین عکس به مرور بهتر و پیچیده تر می شود، حساسیت کار و اهمیت ارائهی شیوههای درست و حرفهای عکاسی هم بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
از این روی است که به مرور، تشخیص دستکاری دیجیتال عکسها دشوارتر می شود. اما گامهایی وجود دارد که هم خبرنگاران و هم خوانندگان می توانند، و باید، بردارند تا از اصالت عکسها اطمینان یابند.
نخست آنکه گرفتن عکس و شیوهی ظهور و انتشار آن از سوی عکاسان و عکاس-خبرنگاران باید با صداقت و شفافیت انجام شود. چنین شفافیتی می تواند به جلب اعتماد مخاطبان کمک کند. همین نکات باید از سوی وبسایتهای خبری و خبرگزاریها هم رعایت شود.
دوم آنکه مخاطبان باید بیاموزد که چگونه محتوا، و به ویژه عکس را، ارزیابی کنند. با آن که جوانب و زوایای فراوانی وجود دارد که از سوی آنها باید در نظر گرفته شود، در بسیاری از موارد می توان به اصالت تصاویر، دستِکم تا اندازهی زیادی، پی بُرد.
مطالعهی ویژگیهای عکس، و نگاه کردن به جزییاتی مثل نور و زاویه و برش عکس، و شیوهی روایت آن نیز مهم است. به مقاله و شرح عکس هم توجه کنید. منبع عکس را در نظر داشته باشید و توجه کنید که وبسایت مورد نظرتان بی طرف است یا جهتدار. تریبونها و منابع خبری دیگر را هم در نظر بگیرید و اگر آنها هم همین گزارش را منتشر کرده اند، شیوهی گزارششان را با هم مقایسه کنید. در نهایت آنکه، مهم است که نظرات، اغراض، و اهداف افراد و منابع خبری را حینِ تهیهی گزارش در نظر داشته باشید.
شفافیت در خبرنگاری و پایبندی به اخلاق حرفهیی همراه با اطلاعات و آگاهی مصرف کنندگان خبر، در نهایت می تواند به بهبود کار خبررسانی و راستگویی خبرنگاران کمک شایانی بکند.
Nicole Smith Dahmen استادیار رشته ی ارتباطات تصویری دانشگاه اورگان است.
تصویر اصلی از فلیکر، با مجوز Brian Gratwicke.