مسعود بهنود روزنامه نگار برجسته ایرانی، در گفتگو با آی سی اف جی عقاید خود را نسبت به موضوع اخلاق روزنامه نگاری مطرح کرده است. به گفته آقای بهنود، اخلاق روزنامه نگاری مانند منشورحقوق بشر یک میثاق جهان شمول است. او همچنین معتقد است که روزنامه نگاران برای فهم اخلاق روزنامه نگاری باید بدانند برای که و برای چه کسی می نویسند. این روزنامه نگار باسابقه رابطه مسقتیمی بین دموکراتیک بودن جوامع و میزان رعایت اخلاق روزنامه نگاری می داند و معتقد است که دولتهایی که از پول و قدرت برای تسلط بر مطبوعات استفاده می کنند، تلاش دارند تا نوعی اخلاق روزنامه نگاری خودساخته را به روزنامه نگاران تحمیل کنند و تلاش روزنامه نگاران برای ارتقای اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری- در کشورهایی که چنین رابطه ای بین رسانه ها و حکومت هایشان وجود دارد- یک جدال همیشگی است.
بهنود درطی ۴۴سال فعالیت حرفه ای روزنامه نگاری بیش از ۱۵ کتاب نوشته، چهارصد مصاحبه کرده و بیش از ۱۰۰۰ گزارش منتشر کرده است. علاوه بر فعالیت های نوشتاری، او تاکنون ۸ فیلم مستندبلند و صدوهشت برنامه تلویزیونی و سیصد برنامه رادیویی ساخته است. این گفت وگو در زیر می آید:
مهمترین اصول اخلاقی برای یک روزنامه نگار چیست؟
دو نکته . اول پاسخ به آن سوالی است که در برابر هر نوشته ای خود را با آن روبرو می بینیم. این که برای که و چرا می نویسم. دوم پیدا کردن تعریفی برای چگونگی انجام این کار است. من همواره به شاگردان و روزنامه نگاران نسل بعدی توصیه می کنم که اول یک تعریفی از روزنامه نگاری برای خودشان پیدا کنند . بگویند که روزنامه نگاری یعنی چه؟ چون ایران یک کشور ماقبل دموکراسی است، بنابراین نمی توان آن چنان تعریف روشنی مطابق آنچه در کشورهای دموکراسی است از روزنامه نگاری به دست آورد. بنابراین به این سوال جواب می دهند که روزنامه نگاری مشخص کردن رابطه مردم و حکومت است و روزنامه نگار در حدفاصل بین مردم و حکومت زندگی می کند. این تعریف در دنیا جامعیت ندارد اما در کشوری که همه کارها در اختیار حکومت است، معنی پیدا می کند. اخلاق روزنامه نگاری چون رابطه مردم و حکومت دموکراتیک نیست و روزنامه نگار به نوعی بین حکومت و مردم است، و اینکه این شغل با این تعریف بسیار خطرناک است، بسیار نقش تعیین کننده ای در کیفیت این حرفه دارد. اخلاق روزنامه نگاری، صداقت در انتقال خبر و وفادار ماندن به تعریف مان از روزنامه نگاری خیلی بستگی به پیداکردن جای ما بین عرف و فرهنگ جامعه و رابطه ای که حوزه قدرت با رسانه ها برقرار می کند، دارد.
اخلاق روزنامه نگاری مستقل است یا متاثر از قوانین دولتی است؟ آیا اخلاق با قانون یکی می شود؟ دیگر انکه اخلاق روزنامه نگاری جهان شمول است یا محلی؟
دولتها، به خصوص نوع غیردموکراتشان، می توانند روی اخلاق روزنامه نگاری تاثیر بگذارد چرا که قدرت قهریه و پول را در دست دارند. بنابراین می توانند توسط امکاناتی که به شکل سوبسید توزیع می کنند در سرنوشت روزنامه نگاران تاثیر بگذارند. چنین دولت هایی همچنین می توانند با زندان و دادگاهی کردن روزنامه نگاران کدهای اخلاقی حاکم برمطبوعات را از خود متاثر کنند. برای مثال یک بررسی نشان می دهد که ۵۰ درصد روزنامه نگاران ایران پایشان به زندان باز شده است. این رقم فاصله زیادی با بسیاری کشورهای دیگر دارد. این رقم در ده سال اخیر به دست آمده است. حکومت هایی از این دست تلاش می کنند از طریق پول و قدرت (هویچ وچماق) اخلاق مطلوب خودش را بر مطبوعات حاکم کنند. اما حتی روزنامه نگارانی که در رسانه های دولتی کار می کنند همه تلاش خود را می کنند که این اخلاق تحمیلی دولتی را نادیده بگیرند. در ایران قوانینی وجود دارد که در آن حقوق مردم وجامعه و روزنامه نگاران را حفظ کنند. در نتیجه اخلاقی بر روزنامه نگاری ایران حاکم است که برساخته روزنامه نگار و ذهنیت او و تربیت فرهنگی و اینکه تعلقش به کدام طبقه جامعه است، می باشد. یک اخلاقی است که منشور شکل گرفته ای ندارد. یک موجود هایبرید شکل نگرفته ای است که بر اساس عوامل گفته شده خودش را نشان می دهد.
یک سری جاها در کدهای اخلاقی مرزها شفاف نیست. مثلا وقتی با یک منبع خبری مصاحبه می کنید و بعد از آن او تماس می گیرد ومی گوید از فلان بخش مصاحبه استفاده نکن. یا درحین مصاحبه می گوید این خارج از مصاحبه است. برخی مثلا می گویند اگر مصاحبه شونده قبل از مصاحبه یا گفتن مطلبی اشاره کند که موضوع خارج از مصاحبه است آن را حذف می کنند درغیرآن صورت درخواست مصاحبه شونده را رعایت نمی کنند. کدام یک از اینها اخلاقی است و کدامیک نیست؟ درچنین مواقعی چه چیزی مرز اخلاقی بودن یک مساله را برای روزنامه نگار مشخص می کند؟
کاملا موردی می توان با این موضوعات برخورد کرد. ببینید درست است اتومبیلی که در ایران رانده می شوند همان اتومبیلی است که درکشورهای دیگر هم رانده می شود اما قوانینی که درعمل حاکم است متفاوت است. حتی با این که قوانین حاکم بر جاده هم همان قوانین کشورهای دیگر است. اما کسی که پشت ماشین می نشیند وپلیسی که به کنترل جاده ها اقدام می کند عملا شبیه هیچ جای دنیا نیست. در روزنامه نگاری هم همین طور است. براساس فرهنگ مذهبی که در ایران حاکم است، رسانه ها را هم یک نوع تگ گویی و مونولوگ می بینند و دوست دارند در این مونولوگ مطابق شکلی که می پسندند رفتار شود. یعنی سوال وجوابی صورت نگیرد. این رویه بر نحوه کار شما به عنوان روزنامه نگار و ارزش هایی که بر کارشما مسلط است تاثیر می گذارد. شما از زبان رییس دولت ودیگر مسوولان دولت هایی مثل ایران مکرر می شنوید که رسانه ها از زبان آنها حرفشان را بد منتقل کرده اند. این برای وقتی است که دولتمردی سخنی نسنجیده می گوید وبا عوارضی روبرو می شود. اگر درژاپن باشد برای پاسخگویی به آن عوارض از مردم عذرخواهی می کنند. یا در امریکا و اروپا از کار خود استعفا می دهند و از مردم عذرخواهی می کنند. اما به جای آن مثلا در ایران می گویند که روزنامه ها باید متوقف شود و یا روزنامه نگار به زندان برود. بنابر ضرب المثل ایرانی که می گویند، روزنامه نگاری مانند مرغی است که هم در عزا وهم در عروسی سر آن را می برند. بنابراین اخلاق روزنامه نگاری بستگی زیادی به عوامل دیگر پیدا می کند که می تواند زندگی روزنامه نگار را به شدت از خود متاثر کند.
به نظر شما اخلاق روزنامه نگاری یک موضوع جهانی است یا محلی است؟ مثلا اخلاق درخصوص رابطه با منبع خبر، انتقال خبرو مواردی از این دست وجود دارد....
موضوع اخلاق در روزنامه نگاری مانند موضوع حقوق بشر جهان شمول است که به نسبتی که جوامع رو به دموکراسی می روند در آنها هم جاری می شود. ما یک اخلاق جهانی روزنامه نگاری داریم که نباید درجوامع مختلف تفاوت کند. اما به دلایلی که پیش از این اشاره کردم این منشور درجاهای مختلف شکل های مختلفی به خود می گیرد. این تفاوت هم بستگی به میزان دموکراتیک بودن یک جامعه دارد. جوامعی که قبل از دوران دموکراسی سیر می کنند، این اخلاق حالت سیال دارد و بالا و پایین زیادی دارد.
دموکراتیک بودن جامعه چه رابطه ای با اخلاق روزنامه نگاری دارد؟
نقش مستقیم دارد. هر چه جامعه به سمت دموکراسی بیشتر حرکت می کند اخلاق حاکم بر روزنامه نگاری به معیارها و استانداردهای جهانی نزدیک می شود و برعکس. در جوامعی مانند کره شمالی یا زیمبابوه شما اصلا جایی برای بررسی اخلاق روزنامه نگاری نمی بینید. یا در حکومت عراق صدام حسین. اما الان در عراق با وجود اینکه جنگ حاکم است ولی به هرحال روزنامه نگاری و اخلاق روزنامه نگاری آیین و قوانین و مجریان خودش را پیدا می کند.
چگونه روزنامه نگاران ایرانی می توانند با توجه به شرایط موجود دربخش های مختلف از جمع آوری خبر تا انتقال خبر می توانند اخلاق روزنامه نگاری را رعایت کنند؟ آیا نمونه های موفقی در این زمینه وجود دارد؟
بله وجود دارد. ایران یک کشوردر حال گذار است. به همین دلیل در همه سلول هایش کشمکشی درجریان است. حکومت متصلب جلوگیری می کند و جامعه مدرن فشار برای تغییر وارد می کند. یکی از موضوعات در این زمینه اخلاق روزنامه نگاری است. اینجوری نیست که هیچ فضایی وجود ندارد. در برخی موضوعات حساس مانند اعدام زنان و سنگسار طی چند سال گذشته خبرنگاران زن ایرانی خیلی فعال برخورد کردند. درحالی که هر دو موضوع به قوانین شریعت برخورد می کند. اما روزنامه نگاران با پذیرفتن خطراتی مانند زندان از مرزها عبور کردند واین موضوعات را به عنوان بخشی از اصول مربوط به حقوق زنان جا انداختند. یعنی با اصل موضوع اجتماعی و خبر به عنوان اینکه اصالتا خبر است برخورد کردند و آن را درجایی که مناسب است یعنی رسانه مطرح کردند. این بخشی از اخلاق روزنامه نگاری است که صرف نظر از اینکه چه کسی از چه موضوعی خوشش می آید یا نه، درصورتی که خبر اصالت دارد و موضوعی است که زندگی مردم را از خود متاثر می کند به آن پرداخته بشود. درحقیقت هم دفاع از آزادی بیان و هم دفاع از حقوق زنان. آنها به سلولهای زندان می روند و با افراد درداخل درصف اعدام صحبت می کنند و درمواردی سراغ دارم که تحت فشار مدیران روزنامه ها منابع خبری خود را نگفته اند و به زندان رفته اند. اگر چه با این وجود در یک جامعه درحال گذار اخلاق روزنامه نگاری و حدود و ثغور آن هم با چالش مواجه است.
با این آماری که شما دادید که بیش از ۵۰ درصد روزنامه نگاران در ایران به زندان رفته اند می شود گفت که جامعه روزنامه نگاری برای حفظ معیارهای جهان شمول و اخلاق و چارچوب هایی که به آن اعتقاد دارد چنین هزینه ای را می پردازد چرا که نمی خواهد اجازه بدهد هیچ نوع اخلاقی را بر خود تحمیل شده ببیند؟
کاملا درست است. جامعه روزنامه نگاری ایران برای حفظ معیارهای اخلاقی قربانی داده است و در هر کدام از موج های صدساله ای که به سمت دموکراسی وجود داشته تعدادی روزنامه نگار کشته شده اند. چه درخیابان ها و چه در زندان. از جهانگیرخان صور اسرافیل تا افراد دیگر. این یک چالشی است که حتی روزنامه نگاران ما که در روزنامه های دولتی کار می کنند و دستچین شده هستند در خصوص ان درحال چالش هستند. کسی که قلم در دست می گیرد و تعریف خودش را می بیند شغلی که قراراست حرف مردم بزند، هرچقدر که عوامل محیطی روی او تاییر بگذارد ناچار به اخلاق روزنامه نگاری و یا حداقل بخشی از آن تن بدهد. ناگزیر است که نسبت به موضوع خبر و روایت آن صداقت داشته باشد چرا که اینها جوهره چنین حرفه ای است. روزنامه نگاران جوان باید توجه داشته باشند که مهمترین چالش آنها در کار خود علاوه بر کیفیت کاری که ارایه می کنند رسیدن و رعایت یک نوع معیارهای اخلاقی است که به حرفه آنها معنی می دهد. چه آمریکا چه ایران وچه کشورهای دیگر رعایت معیارهای اخلاقی و وفادار ماندن به اصول آن می تواند در کوتاه هزینه داشته باشد. اما در نهایت در برقرارکردن آنها به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای خیلی مهم خواهد بود.
* تصویر از نیک آهنگ کوثر