در نگاه نخست، به نظر می رسد که موزیک ویدیوی "برو" اعتراض چندانی در پی نداشته باشد. ترانهی ساده است که به شیوهی خوانندگانی چون شکیرا و مدونا خوانده شده و همراه مرد جوانی که شبیه نخست وزیر کاناداست، در ونکوور اجرا شده است.
بر مبنای معیارهای آمریکای شمالی، این صحنهای بی ایراد است، اما این نوع صحنهها در افغانستان انقلابی تلقی می شود. مژده جمالزاده، خوانندهی افغان این ترانه، در زادگاهش افغانستان، پیشرو و کوشا برای برابری جنسیتی و آزادی بیان تلقی می شود.
مژده که سی و یک ساله است، در کابل زاده شده و در ونکوور بزرگ شده است و نامی آشنا در افغانستان است. او برای پیشبرد حقوق زنان در زادگاه مردسالارش با مخاطرات بسیاری مواجه شده و به مرگ تهدید شده است. او این روزها پس از تجربه ی تلخی که در یک بمبگذاری انتحاری از سر گذراند (و نزدیک بود کشته شود)، در خودروهای ضدگلوله رفت و آمد می کند. او در مستند تازه ای به نام Mightier than the Sword یا قدرتمندتر از شمشیر ظاهر شده است.
Roberta Staley روبرتا استیلی فیلمساز تازه کار کانادایی است که کار خود را با ساختن این مستند آغاز کرده است و طی آن فعالیت و کوشش چهرههای فمینسیت گوناگون را برای استقرار برابری جنسیتی در افغانستان به نمایش می گذارد. خانم استیلی این فیلم چهل و هشت دقیقهای را به عنوان تز فوق لیسانساش، پس از سه هفته سفر به افغانستان ساخته؛ سفری که پنج سال پیش انجام شد. او سه سال پس از این سفر، برای ساختن مستندش بار دیگر راهی افغانستان شد و فیلم خود را طی ماه رمضان در گرمای شدید ساخت. او برای سرمایه گذاری روی فیلمش خانهاش را برای دریافت یک وام سنگینتر، به بانک واگذار کرد، چون تهیهی این فیلم برای او بیش از هشتاد هزار دلار کانادا هزینه برداشت. او می گوید باید برای رسیدن به هدفش برای بازگو کردن سخنان زنان افغانستان، سرمایه گذاری می کرد و راهش این بود که این کار را از راه گرفتن وام دوباره از خانهاش انجام دهد تا کاری را انجام دهد که به آن باور داشت.
این فیلم مژده را به همراه تعدادی شخصیت مقیم کابل نشان می دهد که شامل Sahar Fetrat سحر فطرت و Shakila Ibrahimkhail شکلیلا ابراهیم خیل است. استیلی می گوید: «آنچه در مورد مژده مسحورم کرده آن است که چقدر به حقوق زنان باور دارد و با آن که زیباست، مهربان و متواضع هم هست. او پرچمداری برای زنان افغان است.»
آوازه ی او هنگامی افغانستان را فراگرفت که مژده که در دانشگاه بریتیش کلمبیا درس خبرنگاری و فلسفه خوانده، هشت سال پیش به زادگاهش بازگشت و در کابل مجری برنامهی در شبکهی تلویزیونی 1TV شد. این برنامه تبدیل به وسیلهی شد برای به چالش کشیدن عرفهای سرکوب کنندهی جامعهی مردسالار افغانستان و پرداختن به موضوعات بحث انگیزی مثل کودک آزاری، آزار جنسی، و خودویرانگری در میان عروسان افغانستان. حدود شش، هفت سال پیش، مژده شو به گسترش شمار بینندگان خود پرداخت و برای حقوق زنان تبلیغ کرد، به ویژه چون افغانستان، (کشوری که پانزده میلیون زن در آن زندگی می کنند)، خطرناکترین کشور جهان برای زنان پنداشته می شود.
مژده در مصاحبهی که در کتابخانهی مرکزی ونکوور کرده، می گوید: «بعضیها مرا دوست دارند و بعضی از من منتفرند. بعضیها می گفتند خوب است که جلوی دوربین هستی و برخی دیگر می گفتند باید در آشپزخانه باشی نه در برابر دوربین.»
او می گوید که هشت سال پیش ناگزیر بوده برای اجرای برنامهاش حجاب داشته باشد، که اجباری بوده و اگر سرش را نمی پوشانده، برنامهاش پخش نمی شده. اما سال ۲۰۱۲ که از راه رسید، دیگر هیچ زنی از میان چهرههای مشهور افغانستان حجاب اجباری نداشت.
هفت سال پیش در روز جهانی زن از او دعوت شد که ترانهی فارسی دختر افغان خود را در کاخ سفید برای باراک و میشل اوباما اجرا کند. به دنبال تهدیدهای جانی که دریافت کرد، پنج سال پیش ناگزیر شد به ونکوور برگردد، اما همچنان به فعالیتهای خود ادامه داد و در میان آنها مرثیهی برای فرخنده است که به یاد زن بیست و هفت سالهی خوانده که به غلط به سوزاندن قرآن متهم شد و به دست جمعیتی که به او حمله کردند، کشته شد. مژده می گوید که از ناراحتی فرخنده، یک هفته می گریسته است.
با آنکه برای زنی مثل مژده راحت است که در خانهاش در ونکوور همراه گربههایش باشد، می گوید تلاش می کند با هنرش همچنان بر جامعهی افغانستان اثر بگذارد. او در ونکوور یک شهروند عادی است اما در میان افغانهای مقیم کانادا مشهور و محبوب است.
با ادامهی حضور در صحنهي جهانی و خواندن به چند زبان، مژده چهرهی حیاتی برای چالشهای آیندهی است که خانم استیلی نام آنها را نبرد تفنگ و برقع نامیده است و برای بسیاری از غربیان تعریفی از افغانستان است.
با آنکه پیامهای فمینیتسی مژده هنوز برخی هموطنان محافظه کارش را عصبانی می کند، او راهی را برای استفاده از قدرت و محبوبیت ستاره بودنش پیدا کرده است. او می گوید اگر یک روز پیامی اینترنتی یا اییمیلی دریافت کنم که بگوید تو مسلمان خوبی نیستی، چرا این کار را کردی یا آن حرف را زدی، روز بعدش دامن کوتاه تری می پوشم و عکس می اندازم. پیام من به آنها این است: «اگر همچنان به فحاشی و بدگویی ادامه دهید، عکسی از خودم با بیکینی منتشر خواهم کرد.» و این گونه است که عقب نشینی می کنند.
این مقاله ابتدا در Vancouver Magazine یا مجله ی ونکوور چاپ شده و با اجازه ی این نشریه در وبسایت آی جی نت تجدید چاپ شده است. تصویر هم از مجله ی ونکوور است.
Lucas Aykroyd نویسنده، ستون نویس روزنامه، و سخنران ساکن بریتیش کلمبیای ونکوور است.