نوشته لیان وکسمن
1 – در واقع هرگز نباید از ابتدا به پرسشهای جدی بپردازید. به جای اینکار، جٌو دوستانهتری ایجاد کنید، بگویید چه کسی هستید، چه کار میکنید و چرا به او مراجعه کردهاید.
2 – در غالب موارد، پرسش اول باید سؤالی بدون محدودیت باشد که مصاحبهشونده را به سوی موضوع مورد علاقهاش هدایت کند. این کار برای به حرف کشیدن او است و جٌو ِ گفتوگو ایجاد میکند.
3 – دقیق نگاه کنید و گوش بدهید. آیا او به نظر بیپرده میرسد یا اهل پنهانکاری؟ چه چیزهایی را نمیگوید؟ مراقب باشید مصاحبه به شکل یک گفتوگوی درهم برهم در نیاید که نتوانید کنترلش کنید.
4 – او را به سوی مسیر مورد نظرتان هدایت کنید. پرسشها باید منطقاً در پی هم مطرح شوند. پیش از پرسیدن یک سؤال جدی با دو سه سؤال دیگر مقدمه چینی کنید.
5 – مترصد اشاراتی باشید که شما را به سؤالهای مدنظر خودتان یا سؤالهای جدید رهنمون میشوند. آمادگی آن را داشته باشید که ممکن است موضوعی که از پیش در نظر داشتید منتفی یا تبدیل به یک موضوع فرعی بشود. انعطاف داشته باشید. شاید در پایان، گزارشی که مینویسید بهتر از گزارشی باشد که به خاطرش آمده بودید.
6 – مدام به یاد داشته باشید که پس از تمام شدن کار قرار است مطلبی بنویسید. در حین صحبت او، از خودتان بپرسید: «مهمترین خبر من چه خواهد بود؟» آیا اطلاعات کافی برای دفاع از آن را در اختیار دارم؟
7 – از پرسیدن سؤالهای شرمآور رویگردان نباشید. کافی است از خودتان بپرسید این سؤال برای نوشتن مطلبتان اساسی است یا نه.
8 – از پرسیدن سؤالهای ساده نهراسید. حتا اگر خوب تدارک دیده باشید قرار نیست همه چیز را بدانید.
9 – در صورت لزوم سؤالهایی را طرح کنید که باعث شود مصاحبهشونده به صحبت کردن ادامه بدهد.، مثل: «منظورتان چیست؟» یا «این یعنی چه؟»
10 – صرفاً به این دلیل که مصاحبه شونده میگوید «نظر نمیدهم،» بلافاصله تسلیم نشوید. دوباره بکوشید و به شکلی دیگر سؤال کنید. اگر نمیتوانید مطلبی را از جای دیگری پیدا کنید و حس میکنید که آن مطلب سرنخ یک گزارش مهم است، پیشنهاد صحبت غیر رسمی بدهید.
11 – گاهی اوقات بهترین جمله یا اطلاعات زمانی مطرح میشود که مصاحبهشونده گمان میکند مصاحبه تمام شده است. در حالیکه شما دفتر یادداشتتان را برمیدارید و خداحافظی میکنید، او آرامش خاطر پیدا میکند و اظهار نظری بسیار مهم اما فیالبداهه میکند.