حدود دو سال پیش سردبیرم از من خواست که سوژه یکی از گزارش های خود شوم. در آن زمان نیمی از آزمایش های تشخیصی دردناک بیماری کشنده هپاتیت C را پشت سر گذاشته بودم. تجربه شخصی من از درگیری با این بیماری کبدی از تمام ویژگی های لازم برای تهیه یک گزارش قوی برخوردار بود. محور این گزارش خیلی ساده بود: دختری جوان در برابر یک ویروس خطرناک.
یک سوال ساده اما مهم وجود داشت: آیا بیمار درمان خواهد شد؟
به عنوان روزنامه نگار آگاه بودم که این ویژگی ها ارزش تهیه گزارش را دارد، اما در نهایت فلیس بلمان، سردبیر روزنامه کنکورد مانیتور بود که مرا به تشویق کرد که از خودم به عنوان موضوع گزارش استفاده کنم.
او یک روز هنگام صرف نهار کلیات این گزارش را برایم تشریح کرد: به گفته او گزارش من باید بر اساس تحقیقات جامع و در قالب مجموعه ای از روایت های شخصی قوی اما مختصر منتشر شود، در آن به موضوع آزمایش های پزشکی بر انسان ها پرداخته شود و اینکه چرا کمتر کسی در آمریکا از هپاتیت C آگاه است در حالی که این بیماری چهار برابر بیشتر از ایدز در ایالات متحده شیوع دارد.
اجرای این پروژه به دلایل مختلف سنگین بود. داروهای ضد ویروس اثرات جانبی قوی دارد. حتی پیش از آغاز پروژه هم به سختی می توانستم که وظایف کاری روزانه را به پایان برسانم . تحقیقات و نگارش این گزارش ماه ها بیشتر از آنچه که انتظار می رفت طول کشید. سرانجام در دسامبر گذشته، یک رشته گزارش تحت عنوان "اپیدمی" منتشر کردیم. طی یک هفته هر روز یک بخش از آن را در روزنامه و سایت آن منتشر کردم. از شبکه های اجتماعی اینترنتی هم برای اطلاع رسانی بهتر به مخاطبان و دریافت نظراتشان استفاده کردم.
نتیجه این پروژه، قدرت روایتگری را نشان داد و ثابت کرد که رسانه های نوین از این توانایی برخوردارند که گزارش را زنده نگه دارند.
درس های تهیه این گزارش برای من به شرح زیر بود:
۱. داستان خود را طوری روایت کنید که در هر دو شکل مکتوب و آنلاین قابل استفاده باشد. روزنامه نگاری شاید در حال تغییر و تحول باشد ولی روایتگری به قوت خود باقیست و اهمیت دارد. تقسیم بندی گزارش به چند بخش به ویژه ارائه آنرا در روزنامه و نیز در وب سایت آسان تر کرد و تعداد خوانندگان سایت را در ماه دسامبر بیش از ۱۲ درصد افزایش داد.
۲. اسناد و مدارک پیدا کنید و برای مخاطبان اطلاعات تکمیلی فراهم کنید. قلم زدن درباره خودم نسبت به دیگران، به تحقیقات مقدماتی بیشتری نیاز داشت. وقتی درباره سایر افراد می نویسم سعی می کنم با مشاهده و مطالعه رفتارشان آنچه در ذهنشان می گذرد را دریابم اما در این مورد خاص باید خودم را در قالب یک همه گیری قرار می دادم تا تصویر بزرگ تری از ماجرا را برای مخاطبان ترسیم کنم. با مطالعه نشریات پزشکی و با مراجعه به منابع مختلف درباره هپاتیت C اطلاعات جمع آوری کردم. البته یکی از دشوارترین موارد تصمیم درباره انتشار جزئیات سابقه بیماری و پزشکی خودم بود.
۳. درباره نگرانی ها و ناراحتی های خود صادق باشید. بیشتر از یک دهه است که یاد گرفته ام در زمان تهیه گزارش با همکاران عکاس کار کنم اما این مورد خاص فرق می کرد. نمی خواستم که جزئیات عوارض بیماری ام را با کیتی بارنز، عکاسی که در پروژه همکاری داشت بیان کنم. یکی از عوارض جانبی داروهایی که مصرف می کردم فراموشی موقت بود که کارم را مختل می کرد. کیتی بعد از اینکه از این مشکل آگاه شد فهرستی از وظایف روزانه را برایم تهیه کرد. او همین طور گزارشی ویدیویی از احساساتم درباره ناراحتی هایی که با آنها مواجه بودم تولید کرد. این قسمتی از داستان بود که فقط او می توانست آنرا بیان کند.
۴. از نتیجه کار خود بهره برداری کنید: مخاطبان زیادی به گزارش ما واکنش نشان خواهند داد. وقتی که بخش آخرش را منتشر می کردیم، اشخاصی حتی از روسیه مرا در تویتر دنبال می کردند و پیام های تلفنی و ایمیل های زیادی از مبتلایان به هپاتیت دریافت کرده بودم. با سردبیرانم تصمیم گرفتیم که بخشی از این نظرات را هم در قالب یک مجموعه چاپ کنیم. به نظر می رسد که چنین واکنش گسترده ای که جنبه بین المللی هم داشت یک دهه پیش امکان پذیر نبود. من تا مدت ها از اشخاصی که گزارشم را در سایت های فیس بوک و تویتر پیدا کرده بودند، ایمیل دریافت می کردم و بعضی می گفتند آنها نیز در دوران کودکی به هپاتیت مبتلا شده بودند و تجربیات خود را برایم تشریح کردند.
مگ هکمان در روزنامه کنکورد مانیتور قلم می زند و گزارش های دیجیتال نیز منتشر می کند. او در سال ۲۰۰۱ محقق موسسه رسانه ای پوینتر بود و هم اکنون به عنوان مربی در بخش آموزش روزنامه نگاری این موسسه تدریس می کند. این مطلب پیش تر به در سایت پوینتر منتشر شده بود و با کسب اجازه خلاصه ای از آن برای سایت آی جی نت فارسی ترجمه شده است.