برای خیلی از روزنامه خوان ها و یا کسانی که با موضوع خبر و خبرنگاری سرو کار دارند مواردی پیش آمده است که پرسیده اند منبع این مطلب چیست؟ یا اینکه « آیا این همان مطلبی که نیست که درفلان روزنامه یا مجله خوانده بودم»؟>
تقریبا می توان گفت همه مدارس روزنامه نگاری معتبر واحدهایی را به مسائل اخلاقی و حقوقی روزنامه نگاری اختصاص می دهند. بسیاری از افراد فعال در این حوزه چه کسانی که روزنامه نگاری را به صورت تجربی آغاز کرده و به آن ادامه می دهند چه به صورت مدرسه ای درعمل با مسائل حقوقی واخلاق حرفه ای برخورد کرده اند. هر دو گروه همواره نیازمند آن هستند که با مطالعه قوانین و تغییرات این حوزه خود را ازخطراتی که می تواند بی توجهی به این اصول می تواند برای آینده حرفه ای شان به وجود بیاورد مصون بدارند. چرا که از نظر حقوقی دانستن ویا نداشتن مسوولیت حقوقی و اخلاقی را از خبرنگار سلب نمی کند.
در برخی از رسانه های فارسی - چه آنها که تولیدکننده محتوا هستند وچه آنها که نیستند- دیده می شود که برخی مواقع مطالبی مورد استفاده قرار می گیرد که منبع آن مشخص نیست و معلوم نیست که گزارشگری آن بخش توسط رسانه مربوطه انجام شده یا اگر نه منبع اصلی کدام است. این موضوع از دو نظر می تواند مورد بررسی قرار گیرد. اول جنبه اخلاقی آن و دیگر چنبه حقوقی. از نظر اخلاقی چنین رویکردی به استفاده از محتوا بدون ذکر منبع - حتی اگر یک سطر باشد- عملی غیراخلاقی است. از نظر حقوقی نیز چنین استفاده ای از محتوا می تواند برای حیات یک رسانه گران تمام بشود.
دررسانه های معتبراگر خبرنگاری از مطلبی استفاده کند که خودش آن را تولید نکرده باشدو آن را به عنوان بخشی از گزارشگری خود جا بزند، کمترین هزینه اش این است که کارخودرا از دست بدهد. روزنامه نگاری که چنین شهرتی دارد به سختی بتواند در رسانه های مشابه کار خود را ادامه بدهد.
در بسیاری از موارد آنها که به عنوان روزنامه نگار قرارداد روزنامه نگار آزاد (Freelance Journalist) امضا کرده اند وآنها که خبرنگار ثابت (Staff Reporter) هستند موادی را درقرارداد خود مشاهده کرده اند که جازدن محتوای تولید شده توسط دیگران در مطلب خود، به عنوان یکی از موارد ابطال قرارداد مطرح شده است. به علاوه این رسانه است که حقوق معنوی و مادی اثر را دارد نه خبرنگار. یعنی اگر یک خبرنگار که مطلبی را به رسانه ای عرضه می کند نمی تواند آن را به اشکال دیگری در مطالب دیگری که برای رسانه های دیگر می نویسد مورد استفاده قرار گیرد. حتی در برخی رسانه ها که خوانندگان باید حتی برای مطالب انلاین هزینه آن رابپردازند (چه مشترکان چه کسانی که به صورت موردی مطلبی را می خوانند)، خبرنگار نمی تواند مطلب چاپ شده توسط خودش را در وب سایت شخصی اش بگذارد که افراد می توانند بدون پرداخت هزینه ای ان را بخوانند و استفاده کند. جزییات چنین مواردی در رسانه های مختلف شدت وحدت متفاوتی دارد اما خیلی سودمند است که هنگام عقد قرارداد بخش «حق چاپ» (Copyright) محتوا مورد توجه جدی قرار گیرد و اینکه درنهایت این تولیدکنندگان محتوا هستند که قوائدو نحوه استفاده از مطالبشان را مشخص می کنند نه مصرف کنندگان.
حتی انتشار مطالب با ذکرمنبع نیز تابع قوائدخاصی است. برای انتشارکامل برخی مطالب روزنامه ها مجبورهستند که هزینه ان را بپردازند. رابطه روزنامه ها و مجلات و رسانه های انلاین با خبرگزاری هایی مانند آسوشیتدپرس، رویتر، فرانس پرس و موارد مشابه برای استفاده از محتوا ( عکس، خبر و ویدیو) از این دست است. درواقع رسانه ها مشترک استفاده از محتوای تولید شده این خبرگزاری ها می شوند. در قرارداد ما بین این رسانه ها وخبرگزاری ها جزییات نحوه استفاده از مطالب انها به دقت وظرافت به موافقت دوطرف می رسد.
با این وجود ما می توانیم در گزارش های خود با درنظر گرفتن شرایطی به نقل قول از منابع مختلف بپردازیم بدون اینکه از تولید کننده محتوا اجازه بگیریم. مواردی که به اصطلاح آن را «استفاده منصفانه» (Fair Use) می نامند. برای مثال برای نقد، یادداشت یا مقاله، گزارش خبری، آموزش، تحقیق ویا فعالیت های دانشگاهی.
اما تصور کنید شما در روزنامه ای که کار می کنید یک نقدکتاب می نویسید وبه همین خاطر بخش هایی از کتاب را نقل قول می کنید. ناشر کتاب از شما به دادگاه شکایت می کند که بدون اجازه به نقل مطالب پرداخته اید. درکشورهایی که قوانین سرسخت «حق چاپ» یا «کپیرایت» دارند - و طبیعتا قضات و دادگاه مربوط به چنین اموری هم با جزییات قوانین آن آشنا هستند- چهار محور عمده وجود دارد برای اینکه مشخص کنند حق با شماست یا تولیدکننده محتوا:
۱- هدف استفاده از مطلب و اینکه آیا استفاده از مطلب برای سودآوری است نه: استفاده مطالب توسط شرکت های خصوصی سختگیری های زیادتری دارد. در مورد رسانه ها ثابت کردن این موضوع پیچیدگی های بیشتری دارد. تصورکنید مجله ای صفحه اول خود را به این کتاب اختصاص بدهد ویک گزارش ده صفحه ای هم از کتاب -درقالب نقد- بنویسد به گونه ای که خواننده مشتاق، با خواندن چنین مطلبی بدون اینکه کتاب را خوانده باشد به محتوای آن پی ببرد.
۲- طبیعت استفاده از مطلب: اگر مطلبی که می نویسد خیر یا نفع عمومی داشته باشد متفاوت است مثلا یک موضوع درخصوص یک دارو یا یک وسیله ای که مردم درزندگی روزمره از ان استفاده می کنند یا مثلا خطرات سیگار. دراین گونه موارد دادگاه ها با ملاطفت بیشتری با پرونده برخورد می کنند.
۳- مقدار واندازه ای که از مطلب مورد استفاده قرار می گیرد: برای همان مثال کتاب اگر شما ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه را به کارببرید متفاوت است تا زمانی که مثلا ۱۵۰۰ تا ۲۰۰ کلمه استفاده می کنید.
۴- تاثیر استفاده شما دربازار بالقوه صاحب اثر: اگر با استفاده شما درمثال کتاب، مردم علاقه خود را از دست بدهند یا چنین مطلبی تاثیری روی فروش کتاب بگذارد، آن موقع چنین استفاده نمی تواند طبیعتا در طبقه بندی «استفاده منصفانه» بگنجد.
بنابراین در استفاده از منابع مختلف چند نکته را درنظر می گیرم که در چارچوب «استفاده منصفانه» باقی بمانیم:
۱- تاحدامکان از مقدار کمتری از منابعی که توسط ما یا رسانه ای که در ان کار نمی کنیم تولید شده استفاده کنیم.
۲- سعی کنیم درمواردی که احساس می کنیم ممکن است با مشکل کپی رایت مواجه شویم، از صاحب اثر اجازه بگیریم.
۳- منابع خود را به دقت ذکر می کنیم. ممکن است شما گزارشگری چندانی برای مطلبتان نکرده باشید اما ذکر منابع متعدد به خواننده نشان می دهد که حداقل برای نوشتن مطلبتان تحقیق کرده اید در عین اینکه معیارهای اخلاقی استفاده از مطالب دیگران را هم رعایت کرده اید.
۴- غالب رسانه ها مشاور حقوقی دارند که در این زمینه ها از وی سوال کنید. اگر به موردی برخوردید که برای استفاده از محتوا شک داشتید با وی مشورت کنید.
روزنامه نگاران درایران با شرایط متفاوتی درمقایسه با روزنامه نگاران کشورهایی که قانون کپی رایت به دقت رعایت می شود مواجه هستند. با این وجود ذکر منبع و توجه به ملاحظات یاد شده حداقل یک موضوع اخلاقی جدی در رسانه هاست. حتی اگر تبعات حقوقی نداشته باشد و عملا به دلیل هزینه های سنگین شکایت و بی توجهی دستگاه های مسوول، تولید کننده محتوا نتواند مدعای خود را پیگیری کند هر چه بیشتر این موارد را رعایت کنیم اعتماد بیشتر مخاطبان را به خود جلب می کنیم.
تصورکنیم اگر یک تولید کننده محتوا- چه رسانه و چه غیر آن - این موضوع را در افکار عمومی مطرح کند که بخش هایی از گزارشی که چاپ کرده اید متعلق به وی بوده است. حتی اگر این موضوع به دادگاه هم کشیده نشود، صدمه ای که در افکار عمومی و درمیان مخاطبان شما به اعتبارتان وارد می آید قابل جبران نخواهد بود.