این مطلب برای نخستین بار در Edelman به عنوان بخشی از مطالب مربوط به اعتماد در خبرنگاری منتشر شده است و اینجا بازنشر می شود.
این روزها خبرنگار بودن آسان نیست. از شبکه های اجتماعی گرفته تا نشست های حضوری و آنلاین، آزار و اذیت خبرنگاران بسیار است و از سوی دیگر نیز خطر بی سابقه کشته شدن خبرنگاران تنها به سبب نوع کاری که انجام می دهند افزایش یافته است. از سوی دیگر تهدیدهای فیزیکی نیز افزون شده اند و همه اینها با رکود مالی و به خطر افتادن کار خبرنگاران همراه شده اند.
ضمن همه این مشکلات، شمار کسانی که به خبرنگاران اعتماد دارند، بسیار اندک است، آن هم این روزها که جهان در فشار است. به رغم آن که شمار خبرنگاران مستقل اندک نیست، خبرنگاران معتمد نیستند و اغلب به عنوان «با ما یا بر ما» با آنها برخورد می شود. در میان کسانی که قربانی همه این مشکلات شده است خبرنگار فیلیپیپی آمریکایی ماریا رسا است که برنده جایزه صلح نوبل سال گذشته شد. مرکز بین المللی خبرنگاران در میان نهادهایی بود که تحلیلی از همه تهدیدهایی که طی پنج سال اخیر علیه رسا شده است و همچنان ادامه دارد و ۶۰ درصد آنها با هدف مخدوش کردن جایگاه حرفه ای وی انجام می گیرند، گزارش های متعددی تهیه کرده و در این راستا خبررسانی کرده و این تهدیدها و آزارها را رسانه ای کرده است.
با توجه به دشواری مقابله با این نوع تهدیدها و دشواری ها، اغلب خبرنگاران به این نتیجه رسیده اند که باید «سرشان را به زیر اندازند و کارشان را بی سر و صدا انجام بدهند.»
به عقیده من اما، این کافی نیست. اکنون، زمان بازبینی بنیادین خبرنگاری، فرا رسیده است و وقت آن رسیده که بررسی شود که خبرنگاری چگونه با مخاطبان ارتباط برقرار می کند. شاید در این راستا بتوان گام های موثر و مفیدی برداشت.
به نظر من مثال روشن و خوبی که به بازسازی فرهنگ اعتماد می پردازد، پاپ فرانسیس پیشوای مسیحیان جهان است که گفته است که وظیفه خبرنگاران توضیح جهان و رویدادهای آن است و این که آن را روشن تر جلوه دهند و به آنها که در آن زندگی می کنند کمک کنند تا آن را بهتر درک کنند و با آگاهی و اعتماد به نفس بیشتری در آن به زندگی بپردازند. به بیان دیگر، تنها به روشنگری نپردازید؛ روشنایی را هم ارائه دهید.
البته بسیاری از خبرنگاران این دو کار را همزمان انجام می دهند، چنانکه در اسلواکی، نیجریه، افغانستان در برملا کردن دولتی فاسد، آشکار کردن عملیات حلقه های قاچاق انسان، و مستند کردن یک بحران فزاینده گرسنگی انجام داده اند. آنها نور هم ارزانی مخاطبان کرده اند: با گزارش هایی که از سائو پائولو پیرامون اجتماعاتی تهیه کرده اند که منابع کافی ندارند یا از نتیجه تلاش های داوطلبانه موفق در قبیله سرخ پوستان ناواهو یا آنچه کشورهای دیگر می توانند پیرامون امنیت سایبری از استونی یاد بگیرند.
راه های مناسبی برای آن وجود دارد که نهادهای خبرنگاری شیوه هایی برای گزارشگری راه حل بیابند و برای آن که برای مخاطبان بهتر باشند و قابل درک تر. پیشنهادهایی برای راه حل هایی در این راستا:
با اطلاعات جعلی و غلط مبارزه کنید. اتاق های خبر می توانند راهبردی کلی تر و جامع تر برای خبررسانی در پیش گیرند، از جمله برای مبارزه با انتشار اطلاعات نادرست یا ساختگی و همه گیری شیوع و انتشار اطلاعات غلط در مواردی مثل همه گیری کرونا. تحقیقات اتاق های خبر نشان داد که تنها دوازده حساب شبکه های اجتماعی (فیس بوک، توییتر و اینستاگرام) پشت اغلب اطلاعات غلط پیرامون واکسن های کروناست. اگر این کار به طور مرتب انجام می شد، به طور قطع تاثیر بهتری بر جهان خبر و خبررسانی می گذاشت. اتاق های خبر می توانند به سادگی به طور مرتب با پژوهشگران در ارتباط باشند و با قدرت اتاق های فکر و توانایی های تحلیلی به شناسایی نشر چنین اطلاعاتی در رسانه های اجتماعی بپردازند.
با مخاطبان بهتر ارتباط برقرار کنید. پژوهش نشان می دهد که مردم اغلب در زمانی به بهترین شکل با گزارشی ارتباط برقرار می کنند که پرسشی را که همه خوانندگان اغلب طرح می کنند از خود بپرسند: «معنای این برای من چیست؟» برنامه ای به نام کد برای آفریقا اخیرا فعالیتی در این زمینه انجام داد که مردم را با داروخانه هایی آشنا کرد که داروهای ارزان قیمت تر را ارائه می دادند، یعنی پیشنهاد راه های عملی حل مشکل به مردم.
اعتماد را بخشی از کارتان قرار دهید و از خود بپرسید که چگونه می توانید کارتان را به گونه ای تهیه کنید و ارائه دهید که مردم آن را باور کنند و به شما اعتماد کنند. ممکن است این کار به بررسی راه حل نیاز داشته باشد و این که این کار را بخشی از گزارشتان بکنید و از صداهای متنوعی استفاده کنید و مخاطبان را به طور مستقیم در گزارشتان دخیل و سهیم کنید و از مشارکت آنها در تهیه گزارش استفاده کنید.
برای روشن تر شدن مطلب، آن را ویرایش کنید.
اغلب کسانی که در کار خبرنگاری دستی ندارند، نمی دانند خبر چگونه تهیه می شود. این ناروشن بودن به ایجاد تردیدهایی پیرامون اهداف و نظر خبرنگاران کمک می کند یا دامن می زند. در این راستا، توضیح داستان ورای داستان، مثل کاری که نیویورک تایمز می کند، می تواند کمک کند.
تشخیص دقیقتر عقیده از خبر. در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۸ انجام شد، تنها ۴۳ درصد مردم گفتند که می توانند این دو را در توییتر و فیس بوک به سادگی از هم تشخیص دهند. از این روست که امکان و احتمال سردرگمی مخاطب بسیار است.
وارد کوشش هایی مثل «طرح اعتماد» شوید. کنسرسیومی که هشت شاخص اعتماد ایجاد کرده که نهادهای خبری از آنها استفاده کنند و نشان دهند که چه چیزی پشت سر یک گزارش خبری است. تحقیقی که در دانشگاه تکزاس انجام شده نشان داده که این شاخص ها بر میزان اعتبار نهادهای خبری می افزایند. این طرح نشان داد که شرح علت نوشتن گزارش از سوی ۴۴ درصد مخاطبان مورد توجه قرار گرفت و اطلاعات پیرامون طرح اعتماد از سوی ۴۳ درصد آنها. این طرح در سال ۲۰۱۷ فعال شد اما تاکنون تنها ۲۰۰ شریک خبری دارد که در سطح جهان با آن مشارکت می کنند. این عدد باید در سال جاری افزایش یابد.
به شیوه توزیع و انتشار خبر توجه کنید و بکوشید آن را کنترل کنید. تحقیقات روزنامه نیویورک تایمز نشان می دهد که بسیاری از اخبار درست وارد رسانه ها و شبکه های اجتماعی غیرقابل اعتماد می شوند و از این رو جوانب و ابعاد غیرواقعی یا نادرست یا ساختگی به خود می گیرند. این از مواردی است که ممکن است به کار اصلی که با دقت و درستی انجام شده، ضربه بزند.
مشارکت ایجاد کنید. همکاری های خبرنگاری و روزنامه نگاری بسیار خوبی را مثل موارد مشارکت طرح های پرونده های پاندورا و پاناما دیده ایم اما انواع دیگری از مشارکت نیز وجود دارد که از جمله به مشارکت توزیع مربوط می شود و ممکن است اثرگذارتر باشد. تجاربی مثل طرح خبر محلی اوهایو جوامع و گروه های کوچک را از سراسر این ایالت زیر یک چتر گردآورد. یا بزرگترین نهادهای رسانه ای سوییس برای جمع کردن مخاطبانشان در یک جا، یک ساختار برای ورود به همه سایت هایشان ایجاد کردند.
FactsMatter# نیز طرحی است که راستی آزمایان و نهادهای خبری را گردهم می آورد تا با متنفذان و فعالان شبکه های اجتماعی نیجریه همراه شوند و مشارکت کنند و بتوانند اخباری دقیقتر را به عده ای بیشتر از مردم برسانند.
- بزرگ بیاندیشید. نهادهای خبری دیر به دوران دیجیتال پای نهادند و از آن زمان تاکنون از این عصر عقب افتاده اند و می کوشند که به آن برسند. راجر فیدلر ۱۵ سال پیش از استیو جابز تابلت را اختراع کرد، در دهه ۱۹۹۰ اما نهادهای خبری و اتاق های خبر توجهی به آن نکردند. ما باید آن نوع نوآوری و روحیه ابداع را زنده کنیم و ایده های بزرگ همراه آن را برگردانیم و توجه داشته باشیم که دوران راضی بودن سپری شده و با آن که نمی دانیم اتفاق یا تحول بزرگ بعدی چیست یا کدام است، به هر حال منتظر آن هستیم و می دانیم که اتفاق خواهد افتاد.
- اعتماد باید در تک تک گوشه های خبرنگاری وجود داشته باشد، از ابعاد خبرنگاری آن گرفته تا ویرایش و توزیع و بازاریابی.
- صرفنظر از این که عقیده تان در مورد این ایده های خاص چیست، ایده کلی اینجا باید روشن باشد: تقویت اعتبار خبرنگاری نمی تواند فرعی باشد یا جنبه ای باشد که رسانه های نوین پس از انجام کار «اصلی» شان به آن روی می آورند و توجه می کنند. این کار واقعی نهادهای خبری است و کار حقیقی همه کسانی که آنها را حمایت می کنند و برایشان ارزش قائلند.
- خبرنگاری نه تنها با بحران اعتماد بلکه با بحران مالی نیز روبه روست. اما بیشتر احتمال دارد که مردم برای خبری که به آن اعتماد دارند هزینه کنند. یک بحران را که حل کنیم، ممکن بحران بعدی نیز به خودی خود حل شود.
تصویر از ایلنا