یادداشت یا سرمقاله نویسی؛ اصولی که نباید فراموش کرد

Автор omemarian
Oct 30, 2018 в خبرنگاری اولیه

بهانه نوشتن این مطلب سوال یکی از دوستان روزنامه نگارم بود که درخصوص تفاوت نوشتن یادداشت یا سرمقاله- یا آنچه در نشریات انگلیسی زبان Op-Ed گفته می شود -در نشریات فارسی و انگلیسی از من پرسید. «در یادداشت هایی که در روزنامه های انگلیسی زبان منتشر می شود، هم نقل قول وجود دارد هم آمار و هم یک نوع گزارش دهی. پس فرق یک یادداشت با یک گزارش چیست؟» این هم سوال دیگر او بود. اما یک یادداشت یا سر مقاله چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

صرف نظر از اینکه به چه زبانی می نویسیم و یا چه نشریه ای، برای یک نوشتن یک یادداشت یا سرمقاله یک سری نکات را باید مد نظر داشته باشیم:

۱- متناسب بودن زمان: اینکه موضوعی که مطرح می کنیم در افکار عمومی مورد توجه باشد. به قول معروف یک ربطی به خبرهای روز داشته باشد (News Hook). برخی مواقع یادداشت هایی را در روزنامه ها و یا نشریات آنلاین می بینیم که نمی توانیم ارتباطی بین آن با مناسبت های روز و وقایعی که اخیرا رخ داده ایجاد کنیم. ارتباط موضوعی که در یادداشت  مطرح می کنیم با یک رخدادی که در اخیرا رخ داده و حداقل واکنش ها به آن هنوز در رسانه ها به چشم می خورد در جلب مخاطب و قابل چاپ کردن مطلب خیلی موثر است.
۲- طرح یک موضوع نه چندین موضوع: بهترین یادداشت ها آنهایی هستند که به جای پرداختن به چندین موضوع مختلف یک موضوع را مطرح می کنند و همه یادداشت در پرداختن به ایده ای است که در ابتدا مطرح می شود. اگر چند ایده در ذهن دارید بهتر است یکی از آنهایی را که گمان می کنید به اندازه کافی توانایی پرداخت قوی ومنسجم آن را دارید انتخاب کنید و از طرح چندین موضوع مختلف در یک یادداشت یا سرمقاله خودداری کنید.
۳- اهمیت پاراگراف اول یا لید: شروع قوی یادداشت خواننده را به خواندن بقیه مطلب وامی دارد. همواره بهتر است که در ابتدا بگوییم موضوعی که می خواهیم از آن صحبت کنیم و بحث اصلی مطلب چیست. چه طرح سوال می کنیم چه به توضیح و تحلیل یک رویداد می پردازیم، در هرصورت باید به خواننده بگوییم که دنبال چه چیزی می گردد.
۴-استفاده از داستان شخصی، نقل قول و آمار: بسیاری از نویسندگان موفق از یک عبارت نغز، نقل قول و حتی یک روایت شخصی کوتاه مرتبط با موضوعی که می خواهند در مورد آن صحبت کنند برای شروع مطلبشان استفاده می کنند. استفاده از روایت شخصی و نقل قول و آمار می تواند در پاراگراف های بعدی و دربدنه یادداشت هم مورد استفاده قرار گیرد.
۵- گزارش یا یادداشت؟ برخی می گویند که استفاده از نقل قول ویا آمار وارقام ساختار یادداشت را به یک گزارش نزدیک می کند ودر این صورت چگونه می تواند فهمید که مطلب گزارش است یا یادداشت؟ موضوع این است که وقتی می گوییم یادداشت منظورمان انشا کردن و ردیف کردن کلمات انتزاعی نیست. برای قوت بخشیدن به استدلالی که برای بیان موضوع  بیان می کنیم می توانیم از همه ابزارهایی که در گزارش نویسی استفاده می کنیم بهره بگیریم. مهم این است که از این ابزارها به نحو مناسبی استفاده کنیم. این صدای نویسنده و طرح مساله او ونحوه پاسخ دادن به پرسش مطرح شده است که یادداشت را از یک گزارش جدا می کند. متناسب با استدلال هایی که مطرح می کنیم در یادداشت ما نتیجه گیری خودمان را می کنیم. در حالی که درگزارش، گزارش گر صدای مستقلی غیر از بیان وشرح یک رویداد وواقعه ندارد.
۶- انسجام وهماهنگی: برای طرح ادعا و یا مساله ای که در یادداشت مطرح می کنیم توجه کنیم که پاراگراف یکی پس از دیگری از همدیگر حمایت کنند. انتقال از یک پاراگراف به پاراگراف دیگری باید به صورت منطقی و قابل انتظار باشد و خواننده پس از خوانندگان یک پاراگراف دیگری را انتظار بکشد. به این معنی که از نظر معنایی و منطقی مطالبی که می نویسیم عملا در خدمت بیان سوال اصلی یادداشتمان باشد. پاراگراف ها باید با زنجیری از منطق و اقناع وهماهنگی به هم متصل شده باشند.
۷- لحن و زبان: اگر منطق قوی برای بیان موضوعی وطرح مساله ای دارید لازم نیست که از صفات وقیدهای زیادی برای افراد و مکان ها و وقایع رخ داده استفاده کنید. به محض اینکه خواننده یا دبیر صفحه یادداشت ها که قرار است مطلب شما را برای چاپ انتخاب کند، متوجه جانبداری شما شود احتمال چاپ مطلب کم می شود. خواننده نیز مایل است به صورت منطقی و استدلالی با یک مطلب در خصوص موضوع مورد بحث مواجه شود تا مطلبی که به شدت جانبدارانه است  واین جانبداری را در لحن و صدای نویسنده به راحتی می توان تشخصی داد. شعارپردازی و بیان عبارت هایی که منطق قوی پشت نیست هیچ کمکی به افزایش کیفیت یادداشت نمی کند.
۸- اتهام وتهمت: درست است که ما در یادداشت به عنوان نویسنده نظرمان را مورد یک موضوع بیان می کنیم اما توجه داشته باشیم که ایراد اتهام به افراد و صفت ها وقیدهایی که مسوولیت حقوقی دارد بدون اینکه بتوانیم آن را درمطلبمان ثابت کنیم و برای ادعایمان شواهد کافی دردست داشته باشیم - چه مطلبمان را در یک نشریه چاپ کنیم چه در وبلاگمان- می تواند تبعات ناخوشایندی داشته باشد که شکایت فرد یا موسسه ای که نسبتی رابه آنها می دهیم اولین آن است.
۹- پایان ونتیجه گیری: در پایان مطلب یا در پاراگراف های انتهایی باید بتوانیم نتیجه گیری و جمع بندی مناسب ومنطقی از طرح استدلالات خود داشته باشیم. شروع قوی و پایان قوی و قدرتمند ومستدل در افزایش کیفیت و ارتباط بهتر با خواننده بسیار موثر است.
۱۰-تعدادکلمات: معمولا توصیه می شود که یادداشت یاسرمقاله بیشتر از ۷۵۰ کلمه نباشند. توصیه می شود که چیزی حدود ۶۰۰-۷۵۰ کلمه باشد. خیلی مواقع وقتی سردبیرها یا دبیربخش یادداشت به چاپ مطلب شما علاقه مند باشند ممکن است از شما سوالاتی بکنند که طول یادداشت بیشتر از این تعداد کلمات بشود. اما هیچ سردبیری به سراغ یادداشتی که مثلا ۱۵۰۰ کلمه است نمی رود و حتی زحمت خواندن آن را هم به خود نمی دهد. در بهترین حالت پیش از خواندن مطلب به شما می گویند که لطفا مطلب خود را به زیر ۸۰۰ کلمه برسانید و دوباره بفرستید- البته اگر خوش شانس باشید.

درنهایت  مطلب را به نحوی بنویسید که نتوانید یک جمله از آن حذف کنید. اگر جملاتی وجود دارد یا کلماتی که بود و نبودشان چندان کمکی به رساندن مطلب نمی کند حتما آنها را پیش از نهایی کردند مطلبتان حذف کنید.

علاوه براین موارد کلی که نکاتی را در خصوص شکل و محتوای یک یادداشت شرح می دهد وقتی می خواهیم یک یادداشتی را برای یک نشریه ارسال کنیم خوب است که سری به یادداشت های چاپ شده در آن بزنیم و ببینیم که چه معیارها و ویژگی هایی های مشابهی دارند. هر نشریه ای برای خود استانداردها و معیارهایی دارد. هر چه قدر نزدیک به این معیارهای شکلی و نحوه بیانی باشیم شانس اینکه بتوانیم مطلب خود را در آن نشریه منتشر کنیم بیشتر کرده ایم.