خشونت جنسی و جنسیتی: تأملی در سویه پنهان جنگ (۱)

23 avr 2024 dans موضوعات تخصصی
خشونت جنسی و جنسیتی

با وجود تصویب تمام قطع‌نامه‌ها و قوانین بین‌المللی بازدارنده، خشونت‌های جنسی و جنسیتی کماکان از شایع‌ترین و شنیع‌ترین اشکال نقض حقوق‌ و کرامت بشر ‌در دوران جنگ‌اند. در عین‌حال، فعالیت رسانه‌های آزاد در پوشش و مستندسازی جنایات جنگی ذیل اِعمال خشونت‌‌های جنسی و جنسیتی از پیچیده‌ترین و در عین‌زمان چالش‌برانگیزترین حوزه‌های کار روزنامه‌نگاری برشمرده می‌شود.

در‌حالی که برخی از سیاست‌مداران و شماری از رسانه‌های ‌هم‌سو با آنان، بیش از هر زمان دیگری بر ناقوس جنگ می‌کوبند، آشنایی با رویکرد روزنامه‌نگاری صلح، خاصه در فضای فارسی‌زبان که ملتهب از خشونت و تنش است، اهمیت ویژه‌ای دارد. از این‌رو نگارنده دراین مجال با تأسی از آراء و رویکرد سوتلانا آلکسیویچ، روزنامه‌نگار بلاروس -- اوکراینی و برنده‌ جایزه‌ نوبل ادبیات، به بررسی چند نکته در پوشش چندصدایی پیامدهای جنایات جنگی ذیل خشونت‌های جنسی و جنسیتی‌ از منظر روزنامه‌نگاری صلح می‌پردازد.

خشونت جنسی و جنسیتی بهمثابه جنایت جنگی

از زمان جنگ‌های جهانی تا جنگ‌های معاصر، اِعمال خشونت جنسی و جنسیتی سویه‌ی دیگر تمام جنگ‌های نظامی بوده است. از‌این‌رو، نکته‌ی اساسی در فهم ماهیت و فلسفه‌ خشونت‌های ذیل جنسیت، امکان درک روابط و مناسبات قدرت در میان طرف‌های درگیر و آگاهی از الگوها و انگیزه‌های آنان در اعمال این شکل از خشونت است. در این اواخر و با توجه به‌گستردگی و فراگیری این شکل از اعمال خشونت، این جرایم در ساختار قوانین بین‌المللی ذیل جرایم تعذیب جنسیتی (Crime of Gender Persecution) جرم‌انگاری شده و در رده‌ جرایمٍ «جنایت علیه بشریت» دسته‌بندی می‌شود.

نکته‌ مهم دیگری که در ثبت و پوشش خشونت‌های جنسی و جنسیتی باید در نظر گرفته شود، این است که اطلاع‌رسانی باید در چارچوب و چشم‌انداز تسهیل ‌تحقق عدالت انجام شود. روزنامه‌نگاران در مواجهه با هر شکل از خشونت از نشانی جنسیت، فارغ از سن، گرایش، مذهب، جغرافیا و دیکر مؤولفه‌ها، می‌بایست در انواع خشونت مشمول شکنجه، تجاوز، تهدید، محدودیت و... راستی‌‍آزمایی و مستندسازی کنند.

گردآوری داده‌ها و روایت‌های دقیق، به‌شیوه‌ای درست و بی‌طرفانه، می‌تواند امکان و اطمینان از دادخواهی و عدالت‌خواهی برای متضرران و بازماندگان این جنایت شنیع را فراهم آورد. درخلاصه‌ترین صورت‌بندی روزنامه‌نگاران در زمان جنگ می‌بایست به اجرای اقدامات غرامت‌ و عدالت‌خواهانهٰ‌ متضرران در دوران صلح، و امکانات بالقوه و بالفعل ذیل آن نظر بیندازند و از نتایج پایدار آن اطمینان حاصل کنند.

دریافت پیچیده از واقعیت جنگ

در رویکرد روینامه‌نگاری صلح، نیاز است تا روزنامه‌نگار به متن مناسبات اجتماعی و تاریخی پیش از درگیریهای نظامی مسلط و مشرف باشد. شواهد عینی می‌گویند در جوامعی که پیش از بروز بحران‌ و جنگ دچار خصومت‌ها و تضادهای فرهنگی، فرقه‌ای، قومی، جنسیتی، طبقاتی و … هستند، احتمال اعمال خشونت‌های جنسی و جنسیتی به‌مثابه‌ شیوه‌ انتقام‌جویی در میان طرفین بیشتر است.

به‌عبارت دیگر، روزنامه‌نگار باید تحلیل دقیق و درستی از این واقعیت داشته باشد که کدام روابط اجتماعی، اعمال خشونت به نام و نشانی جنس و جنسیت را تولید، بازتولید و تسهیل می‌کند؟ الزامی‌ است که در زمان اقدام به تصرف عدوانی بدن زنان، جامعه‌ queer کوییر و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر چون کودکان و سالمندان در جنگ به مجموعه و منظومه‌ای از روابط پیچیده و گاه متناقض اجتماعی در سطح محلی، منطقه‌ای و جهانی آشنا شود.

پایبندی به اصل «پرهیز از آسیب»

اجتناب از آسیب (Do Not Harm) از اساس کار روزنامه‌نگاری و دیگر حوزه‌های فعالیت در پیوند با مسئله‌ حقوق بشر، مستندسازی و اطلاع‌رسانی است. این اصل یک التزام اخلاقی است که پیش از هرگونه اقدامی برای تولید و انتشار محتوا درباره‌ جرائمی که ذیل خشونت جنسی و جنسیتی مسئولیت پیامدهای آن در کوتاه و بلندمدت برای قربانیان، بازماندگان و شاهدان را به روزنامه‌نگار یادآوری می‌کند.

با توجه به این واقعیت که خشونت‌های جنسی در کل، و در زمان جنگ به‌طور خاص، هنوز و کماکان درمیان تابوهای جان‌سخت اجتماعی هستند، اطمینان از رازداری، رضایت، و کرامت متضرران، قربانیان و شاهدان همواره باید به‌عنوان اولویت در صدر کار تهیه‌ گزارش‌ها، مستند و مصاحبه‌ قرار گیرد.

برای مثال ربودن بیش لز ۲۰۰ دختر دانش‌آموز از یک مدرسه‌ شبانه‌روزی در شبوک نیجریه توسط گروه نظامی بوکو حرام در ۱۴ ماه آوریل سال ۲۰۱۴، تحت تأثیر خبر غرق شدن یک کشتی در کره‌ جنوبی و عملیات جستجوی یک پرواز مفقودشده‌ مسافربری مالزی مورد توجه و پوشش رسانه‌ای چندانی قرار نگرفت؛ تعللی که به باور بسیاری می‌توانست موجی از تلاش‌های داخلی و جهانی را برای نجات آنان بسیج کند.

در مورد دیگری، انتشار گزارش شکنجه‌‌ زنان معترض به‌دست طالبان در آغازین ‌ماه‌های تصرف افغانستان توسط طالبان در سال ۲۰۲۱ در مزارشریف، و افشای هویت آنان در یکی از رسانه‌ها، موج گسترده‌ای از سرکوب از سوی طالبان و هم‌زمان تجربه‌ خشونت خانگی از ترس یا بدنامی را برای شماری از معترضان در پی داشت. این دو نمونه نشان می‌دهد که می‌بایست پیش از اقدام به‌هرگونه اطلاع‌رسانی باهدف جلوگیری از تشدید آسیب به تمام ابعاد و پیامدهای احتمالی مخابره‌ خبر درباره‌ خشونت‌های جنسی و جنسیتی واقف بود.

 

بخش دوم این مطلب را هفته آینده در این وبسایت بخوانید.

تصویر از ایرنا