خشونت جنسی و جنسیتی: تأملی در سویه پنهان جنگ‌ (۲)

Apr 30, 2024 در موضوعات تخصصی
خشونت جنسی و جنسیتی

تعرض مبتنی بر جنسیت، از پنهان‌ترین ابعاد خشونت در جنگ است. مطلبی که اینجا می‌خوانید، به این موضوع می‌پردازد و ادامه مقاله‌ای است که هفته گذشته دراین وبسایت منتشر شد.

یکی از چالش‌های عمده در پوشش، مستندسازی و اطلاع‌رسانی پیرامون رویدادهای خشونت مبتنی بر جنسیت در دوران جنگ، گذار از مرحله‌ انکار است. در اغلب جنگ‌ها، روایت‌هایی که بازتاب‌دهنده‌ جنایت و قباحت جنگ باشد و یا پای هزینه‌های غیرقابل جبرانی چون خشونت جنسی در میان باشد، در حاشیه‌ روایت‌های رشادت‌ها و حماسه‌های اسطوره‌ای و ملی قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، درهم‌تندیگی و بازنمایی مفهوم پیکر زن با نمادهایی چون وطن، شرافت، حیثیت و ارزش‌های ملی‌گرایانه در زمان تهاجم نظامی، روند مستندسازی و پوشش این پدیده‌ را دشوارتر از همیشه می‌نمایاند. با این‌حال، بررسی‌های اجمالی از محتویات و مستندات تولید شده در این حوزه نشان می‌دهد که اولویت روزنامه‌نگاری صلح، شکستن سکوت در این‌باره‌ با تمرکز بر حفظ امنیت، عاملیت، رضایت و کرامت شاهدان، بازماندگان و قربانیان به‌‌هدف تسهیل و تحقق عدالت در دوران صلح است.

برای مثال در مورد افشای تجربه‌ آزار و شکنجه‌ جنسی زنان معترض در افغانستان، شواهدی از انکار تجربه‌ این شکل از جنایت علیه بشریت در دست است. زنان قربانیان این خشونت در مراحل ابتدایی از هر اقدامی برای مستندسازی و روایت‌گری در این‌باره اجتناب می‌کردند. هم‌چنین در موردی مشابه در منطقه‌، تجربه‌ زنان و دیگر گروه‌های متضرر از خشونت جنسی و جنسیتی در زمان جنگ ایران و عراق نیز گویای چالش مشابهی در پوشش رسانه‌ای این موضوع بوده است. در گزارش‌ها ومستندات تولیدشده درباره تهاجم عراق به ایران، تنها روایت و رد اندکی از آنچه بر زنان مورد تعرض یا خشونت جنسی گذشته، در دسترس است.

 

الزام آشنایی با مفاهیم و مقوله‌های ذیل خشونت مبتنی بر جنسیت

خشونت ذیل جنسیت، طیف وسیعی از نقض آشکار و پنهان حقوق، عاملیت و کرامت افراد درباره‌ کاربست سکسوالیته (جنسیت) است. آگاهی و کاربری دقیق و درست مقوله‌ها، مفاهیم و تعاریف مرتبط با مطالعات و دانش روز درباره‌ خشونت مبتنی بر جنسیت از الزامات دیگر حوزه روزنامه‌نگاری صلح برای بازتاب این موضوعات است.

دوری از هرگونه لغزش سهوی یا عمدی زبانی، سیاه/سفیدنمایی، راستی‌آزمایی، گردآوری مستندات عینی و نیز اجتناب از هرگونه پیش‌داوری اخلاقی، شخصی و عاطفی، از بنیادهای کار در این حوزه است. هم‌زمان، تعیینِ نسبت یا موقعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، مهارت، توانایی و دیگر امکانات و امتیازات روزنامه‌نگار (Positionality) در مناسبات و متنی که مقوله خشونت مبتنی بر جنسیت در زمان منازعه را پوشش می‌دهد، از اصول اساسی کار در این حوزه است. ازآن‌جا که تمرکز روزنامه‌نگاری صلح، بازتاب، بازگویی و رونمایی از لایه‌های پیچیده‌ اجتماعی در وقوع واقعیتی به‌نام‌ خشونت جنسی و جنسیتی است، این فاصله‌گذاری ذهنی و عینی از الزامات فعالیت در این حوزه است.

دوری از شایعات، کلیشه‌ها و پیش‌فرض‌ها با تمرکز بر راه‌کارها

چنان‌چه گفته شد، زنان قربانیان اصلی خشونت‌های مبتنی بر جنسیت در زمان جنگ‌اند؛ اما مستندات نشان می‌دهد که این شکل از خشونت به صِرف‌ هویت، سن، گرایش و دیگر مؤلفه‌های دخیل بر موقعیت و مصونیت افرادِ در معرض خشونت محدود نمی‌شود. بر اساس مستندات، سالمندان، اعضای جامعه‌‌ کوییرQueer، کودکان، نوجوانان و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر نیز در زمان درگیری نظامی گاهی در معرض خشونت‌های جنسی و جنسیتی قرار می‌گیرند.

برای مثال در جنگ اوکراین بخشی از زنان قربانی تجاوز، زنان سال‌خورده‌ای بودند که امکان خروج از میدان تهدید و تهاجم نظامی را نداشتند. آن‌چه در پوشش این رویدادها ذیل روزنامه‌نگاری صلح مهم است، اجتناب از هرگونه تولید، تشدید یا بازتولید وضعیت به‌واسطه‌ تهییج افکار عمومی از رهگذر مخابره‌ صِرف اخبار مرتبط با نفرت یا خشونت‌های مبتنی بر جنسیت در زمان جنگ است.

تولید محتوای رسانه‌ای شتاب‌زده و غیرمسئولانه می‌تواند به‌قبح‌زدایی از این پدیده، و در نتیجه تثبیت و ترویج خشونت مبتنی بر جنسیت بیانجامد. افق و انگاره‌ اصلی روزنامه‌نگاری صلح این است که با فراگیری مهارت‌ها و تکنیک‌های روزآمد در این زمینه، در فرجام، تمرکز بر رفع تخاصم و زمینه‌سازی برای گذار از بحران تأمین و تسهیل شود.

 

 

تصویر از وبسایت مركز احیاء